مراسم عمامه‌گذاری طلاب حوزه علمیه قازیقلی گنبدکاووس+تصاویر

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ترکمن‌؛ پیش از ظهر امروز حوزه علمیه نعمانیه روستای قازیقلی میزبان طلاب و مهمانانی از اقصی نقاط تورکمن صحرا بود و مراسم باشکوه فارغ التحصیلی 5 تن از طلاب برگزار شد.

این مراسم به شکرانه نخستین فارغ التحصیلی علوم دینی اهل سنت توسط طلاب حوزه علمیه نعمانیه قازیقلی با حضور علمای عظام و فضلای کرام و مردم مومن برگزار شد.

ملا رحمنت ا… آق اویلی، ملاعبدالعظیم قره پور، ملا عراز محمد آقچه لی، ملا محمود عرازی قوجق، ملا نجم الدین خوجم لی طلابی هستند که امروز در این مراسم باشکوه عمامه گذاری شدند.

لازم به ذکر است در مراسم عمامه گذاری توسط حجت الاسلام علی خیرخواه مدیر دفتر نمایندگی ولی فقیه در امور اهل سنت شمال کشور نیز با اهدای لوح از طلاب فارغ التحصیل تجلیل شد.

گزارش از: یاشار نیازی

روستای قازیقلی از توابع دهستان سلطانعلی با جمعیتی بیش از 1300 نفر در 12 کیلومتری غرب گنبدکاووس واقع شده است.

قازیق: در لغتنامه تورکمنی؛ میخ بزرگ (میخ طویله) که به زمین زده و برای بستن حیوانات؛ اسب، دام از آن استفاده می‌شود.

قزاق‌ یا کازاخ‌: (به قزاقی:Қазақтар، به روسی: Казахи)، یکی از اقوام ترک ساکن شمال آسیای میانه هستند که به زبان قزاقی صحبت می‌کنند و بیشتر آن‌ها در جمهوری قزاقستان ساکن هستند.

متأسفانه به علت بی مبالاتی و بی توجهی مسئولین به خصوص دهیار نام این روستای قدیمی نیز به اشتباه روی تابلو معرفی روستا (قزاقلی – ساکنین مردم قزاق) درج شده که از لحاظ مفهومی غلط بوده و باید قازیقلی نوشته شود. پیشنهاد می‌شود برای درج و نوشتن اسامی تورکمنی با چند فعال فرهنگی و کارشناس ادبیات تورکمن مشورت شود.

 

قازیق بارادا کوپرأک بیلمک اوچین اوقینگ:

gazyk
, at. Bir zady baglamak, asmak üçin ýere ýa diwara kakylan çiş, oturdylan agaç ýa-da demir. Gazykda bir dutar çaň basyp duran eken (Görogly).

Gazygyň daşyna aýlanyp duran atyna assyrynlyk bilen seretdi (N. Saryhanow).

Gazygynda garrasyn! täze edinilen gelin şol ojakda abraý, saglyk, agzybirlik bilen uzak ýaşasyn, ýassykdaşyndan aýrylmasyn, nika bozulmasyn, adamsyna wepaly bolsun diýlip aýdylýan alkyş. Gazyk bolmak bellenilen ýerde tapylmak, dikilmek, bir ýerde gymyldaman durmak. Nirä gitseň git, ýöne agşamara öýde gäzyk bol. Gazyk etmek 1) taýýar etmek, getirmek, dikmek. 2) (gepl. d.) bir işi kemsiz başarmak, kemini goýman hötde gelmek, ýerine ýetirmek. – Sen bu işi başararmyň? – Gazyk ederin.