صحیـــحمســلم۱۱۱۱
ابوهریره میگوید: مردی نزد رسول الله (ﷺ) آمد و گفت: یا رسول الله! من هلاک شدم. رسول الله (ﷺ) فرمود: «چه چیزی تو را هلاک کرده است»؟ گفت: ماه رمضان (در حال روزه) با همسرم همبستری کردم.
رسول الله (ﷺ) فرمود: «آیا غلامی داری که او را آزاد کنی»؟ گفت: خیر. رسول الله (ﷺ) فرمود: «میتوانی دو ماه متوالی، روزه بگیری»؟ گفت: خیر. رسول الله (ﷺ) فرمود: «میتوانی شصت مسکین را خوراک بدهی»؟ گفت: خیر. راوی میگوید: سپس آن مرد همانجا نشست. در آن اثنا، کیسهای پر از خرما نزد رسول الله (ﷺ) آوردند. پیامبر اکرم (ﷺ) فرمود: «این خرماها را صدقه کن». آن شخص، گفت: آیا فقیرتر از ما هم وجود دارد؟ سوگند به الله، در میان این دو سنگلاخ مدینه، هیچ خانهای نیازمندتر از خانهی من نیست. رسول الله (ﷺ) با شنیدن این سخن، خندید به گونهای که دندانهای (مبارکش) ظاهر شد. سپس، فرمود: «برو، خرماها را به خانوادهات بده».
لذا کفاره آن ابتدا آزاد کردن برده( که این زمانه وجود ندارد) سپس روزه گرفتن دو ماه پشت سرهم…
پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران
نظر شما چیست ؟