می گویند شما در اموری که تخصص ندارید بحث نکنید. خب این متخصصان کیا هستند؟ و چه ویژگی دارند؟ در امور دین چه کسانی متخصص شناخته می شوند؟ آیا فقیهان متخصص دین هستند؟ یا فیلسوفان یا عارفان یا متکلمان یا صوفیان یا مفسران یا محدثان. کدام یک؟. آیا کسانی که فقه خوانده اند همه فقیه و دین شناس هستند؟ اگر دین شناس باشند در امور دین نظر یکسانی دارند؟ بیشتر اوقات آب فقیهان و عارفان که به یک جوی نمی رود کدام دین شناس هستند؟ مولوی و حافظ که رابطه خوبی با فقیهان نداشتند و همیشه منتقد آنان بوده اند دین شناس نیستند؟ کسانیکه فلسفه خوانده اند همه فیلسوف هستند؟ آیا کسانیکه پزشک متخصص شناخته می شوند می شود به همه آنها به عنوان پزشک متخصص اعتماد کرد؟ خب بعضی از اینها واقعاً متخصص هستند. بعضیهایشان نیستند. شناختن آنها نیاز به پرس جوهای فراوانی است. معروف است در امریکا کسانیکه در امور فنی و مهندسی از دانشگاه هاروارد مدرک گرفته اند بدون سئوال و جواب وارد بازار کار می شوند. اما مدرک بقیه دانشگاهها را بازار کار قبول نمی کند. از شما امتحان عملی می گیرند اگر توانستید قبول شوید کار می دهند و گرنه مدرک شما در بازار ارزشی ندارد.
در منطقه ما هر کس حدود 15 سال در حوزه ی علمیه درس بخواند طی مراسمی آخوند می شود. دانش شان بیشتر در امور فقهی و حرام و حلال است. خیلی از اینها نه همه آنها، هنگام مباحثه دستشان خالی است. در مقابل سئوالات شما در خصوص آزادی و عدالت جوابی جز سکوت ندارند. در صورتیکه آزادی و عدالت مهمترین ارکان و محتوای دین است. من خودم به چند نفر پیشنهاد دادم در خصوص وام مسکن و وام ازدواج با هم صحبت بکنیم. از میان 5 نفر فقط یک نفر حاضر به صحبت شدند بقیه قبول نکردند آنهم هنوز حاضر نشده است امیدوارم حاضر شود. من در یک جایی خوانده بودم آیت الله منتظری از میان چند هزار نفر از شاگردانِ خود، فقط به چند نفر اجازه اجتهاد داده اند. بقیه را رد کردند. پس هر آخوندی متخصص دین نیست. هر فارغ التحصیل دانشگاه هم فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد نیست. پس بهتر است در استفاده از واژه ی تخصص بیشتر دقت کنیم. هر کس وارد بحث شد اجازه بدهیم نظرش را بگوید. تحت عنوان اینکه تو متخصص نیستی او را طرد نکنیم. به گفته اش توجه کنیم نه به گوینداش. اکنون خیلی از امامان جمعه در سراسر کشور وارد بحثهای سیاسی می شوند و نظر می دهند و در بعضی مواقع حتی حکم صادر می کنند. اما بیشتر اینها درس سیاست نخوانده اند. البته اظهار نظر و سخنرانی حق آنهاست نمی شود جلویش را گرفت چون سیاست به همه تعلق دارد. اما آنها هم باید اجازه دهند کسانی از رشته های دیگر از کار آنها ایراد گرفتند نگویند شما در امور دین تخصص ندارید، اظهار نظر نکنید. نظر دادن حق همه است.
ما یکی از فامیل هایمان قبل از انقلاب به امریکا رفته درس منهدسی ساختمان خوانده بود و بعد به ایران آمد در رشته خود کار می کرد. به یکی از فامیل هایمان ساختمان دو طبقه طراحی کرد اما شیب راه پله این ساختمان را خیلی تند طراحی کرده بود. آخرهم نتوانست آن را درست کند. در نهایت یک کارگر افغانی که در امور ساختمان تجربه عملی زیادی داشت آن را درست کرد. این کارگر آنقدر در امور اجرایی تجربه و تخصص کسب کرده بود مهندسان نمی توانستند روی حرفش حرف بزنند. پس مدرک همیشه سند معتبری نیست باید احتیاط کرد. من خودم در خیلی مواقع به خاطر نداشتن مدرک وادار به سکوت شدم تا به قبای مدرک داران بر نخورد. یا در برخی گروههای تلگرامی گفتند شما مطلب نفرستید چون بدون تخصص می نویسید. گفتم: چشم. شما آسوده بخوابید تا خوابتان آشفته نشود. اما اینکه نظر چه کسی یا چه کسانی با ارزش تر است؟ نظر آن کس با ارزشتر است که استدلالش قوی تر و محکمتر و خدشه ناپذیرتر از دیگران باشد. یا نتیجه عمل کردش بهتر از دیگران است. یا پیش بینی هایش در رشته خودش بهتر از دیگران درست از آب درآمده باشد. پس اگر حُب و بُغضها اجازه دهد راه برای شناخت درست از نادرست کم نیست.
فعالی فرهنگی، اجتماعی و رسانهای
نظر شما چیست ؟