حقدان گلسه بیزه فرمان
اجل گلسه یوقدور درمان
دورت مونگ یوز یاشان قانی ؟
فردای روزی که عاشور حاجی سوقی یاشولی آق قلایی دعوت حق را لبیک گفت ، احمد حاجی توکلی نیز سرانجام پس از یک قرن حیات در شامگاه دوازدهم دی نود و هفت جان به جانان سپرد و به سرای باقی شتافت در حالیکه وجودش سرشار از خوف و رجا بود .
به همین بهانه چند نکته کوتاه بیان میکنم :
۱ – شاخص ترین وجه ی تمایز احمد توکلی این است که وی اولین شهردار آق قلا بود . آن هم در زمانی که در شرق مازندران فقط گرگان شهردار داشت .
در آق قلا این شهر کوچک و باصفا از بدو تاسیس تا حال ، بیش از ده شهردار آمدند و رفتند ولی تنها کسی که در کنار نامش واژه شهردار بر سر زبانها بود احمد توکلی است . مردم آق قلا غالبا او را با نام احمد شهردار یا احمد شهرداری مورد خطاب قرار می دهند . گذشته از این اصولا اولین ها در ذهن و زبان مردم می مانند ، مانند اولین رئیس اداره آموزش و پرورش شهر یا اولین فرماندار و . .
.
۲ – خداوند ذوالجلال خواست که احمد توکلی عمر طولانی داشته باشد و جهان را بیشتر ببیند . او صد سال زیست و اتفاقات و حوادث تلخ و شیرین متعددی را به چشم دید . در زمانه احمد شاه قاجار به دنیا آمد و دوران پهلوی را دید و چهل سال انقلاب را هم شاهد بود و در طول یک قرن زندگی پخته و آبدیده شد .
۳ – انسانی منظم و منضبط بود. نظم بر زندگی اش حاکم بود. کارهایش حساب و کتاب داشت . انسانی خوش پوش ، آراسته ، مرتب و نظیف بود حتی در دوران پیری که جالب توجه بود .
۴ – از نخستین کارمندان و تحصیلکرده های شهرستان آق قلا بود در سال ۱۳۱۶ کلاس هشتم را به پایان رساند در سال ۱۳۱۷ به استخدام اداره املاک در آمد و حقوق بگیر دولت شد .
۵ – احمد توکلی ذهنی تیز و وقاد و حافظه ای قوی داشت بقول معروف انسانی یادداشت بود . حوادث و رویدادهای گذشته را به خوبی به خاطر داشت . به همین سبب می توان او را تاریخ شفاهی معاصر آق قلا دانست که اکنون زیر خاک آرمیده است.
۶ – آن مرحوم در جشن ها و ضیافت ها و مراسم و مجالس ترحیم حضوری مداوم و مستمر داشت . حتی تا این اواخر هم با وجود پیری و کهولت حضورش در مجالس مختلف از جمله در سوگها دلگرم کننده و الهام بخش بود .
۷ – خوش خط و خوش ذوق بود . با قلم بیگانه نبود و هر از گاه می نوشت . نامه ها و مکتوبات و دست نوشته های فراوانی داشت که از سالهای دور همچون گنجینه ای محافظت می نمود .
۸ – به نقش مطبوعات آگاه بود. اصحاب خبر و رسانه را مورد تفقد و تکریم قرار می داد . صاحب این قلم همیشه مورد لطف و محبت ایشان قرار می گرفت . بر فعالیت هایم واقف بود و می بالید و تشویقم می نمود .
۹ – وقتی احمد حاجی را می دیدم بیاد پدربزرگم ( محمد کدخدا ایزدی ) می افتادم . او که مکتب قدیم خوانده بود و دلی رئوف داشت و هر از گاه شاصنم قریب و مختومقلی را زمزمه می کرد .
احمد حاجی دوست و خویشاوند پدربزرگم بود و از او همیشه به نیکی یاد می کرد .
۱۰ – محب و دوستدار علما و روحانیون و اهل فضل و ادب بود . با مرحوم خوجه قربان آخوند گرگانی دوست و همراه بود . با تاج گلدی آخوند ایزدی که از بزرگان دوگونچی است یار غار و هم نشین بود .
۱۱ – حاج احمد توکلی از افتخارات شهر آق قلا و روستای دوگونچی است.
وی از قبیله بزرگ آتابای ، طایفه اصیل دوگونچی و تیره ساروالی بود .
احمد حاجی نه در آرامگاه قدیمی دورت چاریان بلکه در قوش دفه کنار پدر و همسرش به خاک سپرده شد .
خدایش رحمت کند و نور بر قبرش ببارد .
مختومقلی تعلیم آلغیل اوستاددان
بو دنیاده هر کیم گچر بیر آددان
لیلی مجنونیندان شیرین فرهاددان
وامق عذراسیندان آیریلمادیمی ؟
* تیتر فوق وام گرفته شده از جلال آل احمد است . والسلام
منبع . اولکامیز
نظر شما چیست ؟