در این صورت متعاقب آن منش، ممکن است ارزشهای اخلاقی فراموش شده و معلوم هم نیست با این شرایط ،آینده زندگی نسل ما آدمهای کنونی به کدام سمت و سویی سوق پیدا خواهد کرد؟ و چه خواهد شد؟
دیگر اینکه با توجه به این که با این گونه نگاه به مسائل بشری ،تنوعات و تاثیر تکنولوژیهای مدرن، انسان جدید نسبت به ارزشها و هنجارهای گذشته خویش در حال پوست اندازی است، ممکن است در این فیمابین آن انسان یا دست اندرکار غرق در منش منفعت طلبانه خویش ، در استبداد رای و نگاه خویش نهایتا تنها مانده و احساس غربت خواهد کرد و شاید هم ازدرون فرو بپاشد.
سوال پیش میاید انسان عاری از لذت واقعی درون، تا کی میتواند دوام بیاورد؟
و تاکی میخواهد به این نگاه غیر واقعی و صوری خودش ادامه دهد؟
وتا کی میتواند آدمها خودشان را گول بزنند؟
آیا همیشه میشود با دروغ به خود زندگی کرد؟
آیا بدون تفکر میشود زندگی انسانی داشت؟
تا کی میتواند با نگاه و منش منفعت اندیشانه و رای به مصادره مطلوب و انحصارگرایانه خویش به روال زندگی ادامه دهد؟
در عالم ممکنات شاید یک روزی می رسد پول تمام میشود. و شاید روزی برسد همین بشر از اسب رهوار و چموش قدرت پایین بیاید. در این وانفسا معلوم نیست آن سگ با وفا ، که وفاداریش به هیزم استخوان ته مانده از صاحبش و به میمنت پاهای قدرتمند در رکاب زین اسب قدرتمند صاحبش، گرم می مانده است، چگونه رفتاری کرده و در این فاصله چطور نگهبانی خواهد داد؟ !
✍️رشید نافعی
عضو هیات تحریریه ترکمن نیوز
نظر شما چیست ؟