در واقع انتخابات ایران با رد و بدل شدن شعارهای بسیار تند و گزنده میان نامزدان انتخابات ریاست جمهوری به هیاهویی بزرگ برای تغییرات بسیار اندک تبدیل شده. به نظر می رسد گزینش میان بد و بدتر برای اصلاح طلبان به پایان خود نزدیک شده است. چون نتیجه 21 سال تلاش جلوی چشم همه است نه حصری پایان یافته است نه محدودیتی کمتر شده است و نه گشایشی حاصل شده است. صاحب خانه خواست مستاجران را نمی پذیرد. حسن روحانی که با کمک اصلاح طلبان روی کار آمده است همان کاری را کرده است که ابراهیم رئیسی هم روی کار می آمد همان می کرد.
درانتخابات ریاست جمهوری با اینکه نامزدها شعارهای متفاوتی می دهند ولی نامزد پیروز حق ندارد برنامهای مورد قبول مردم را اجرا کند. او تنها اعتراض می کند حرفهای تند می زند ولی از اجرا خبری نیست. پس چکار باید کرد؟ پاسخ به این چکار باید کرد مهم است. به نظر می رسد دیگر دوران قدرت بنام ملت به کام حکومت پایان یافته است. اصلاح طلبان دیگر با نامزدهای درجه دوم و سوم نباید وارد انتخابات شوند. نامزدها باید نامزدهای اصلی اصلاح طلبان باشد.
شرط اساسی هم این است هر کس صاحب قدرت شد حق پیاده کردن برنامه های خود را داشته باشد. اگر چنین اجازه ای دادن نشود بهتر است دور انتخابات را خط بگیرند و وارد انتخابات نشوند. به مردم هم اعلام کنند ما در انتخابات هیچگونه نامزدی نداریم و خودشان هر جور صلاح بدانند عمل کنند. اصلاح طلبان باید قدر سرمایه های خودشان را که همان اعتماد مردم به رهبران آنهاست بدانند و آن را ارزان و بی جهت به پای افراد بی هویت نریزند. تا به قدرت رسیدند آن کار دیگر بکنند.
به این ترتیب حساب اصلاح طلبان از ناکارآمدی سیستم و مدیران جدا می شود و تقصیر آنها بنام اصلاح طلبان نوشته نخواهد شد. اصلاح طلبان علیرغم نامهربانیها و جفاها و زندانها و محرومیتها کم فداکاری نکردند. دیگر بهتر است در این نمایش قدرت که اصالت خود را از دست داده است شرکت نکنند. تا به حال برای اصلاح طلبان واقعی قدرت موضوعیت نداشته است.
یعنی خودِ قدرت به ماهو قدرت هدف، غایت و مقصد نبوده است بلکه قدرت وسیله ای بوده است تا بواسطه ی آن مفاهیم ارزشمندی مانند آزادی و دموکراسی را بدست بیاورند تا در سایه ی آن پیشرفت و رفاه و آسایش و ثبات جامعه تامین شود. اما متاسفانه تلاشها و فداکاریها به نتیجه نرسیده است. بهتر است از این به بعد قدرت یکدست و دربست در دست اصولگرایان باشد و خودشان هم جوابگوی ملت باشند. این به صواب نزدیکتر است.
نوشته: امان محمد خوجملی
نظر شما چیست ؟