یادداشت- صدیقه جاذبی: تعریفی که این روزها از زنان ارائه میشود با گذشته کاملا فرق دارد. در هر دورهای زنان متناسب با شرایط، نقشهای متفاوتی ایفا کردند. زن امروز را به هیچ عنوان نمیتوان از شبکههای اجتماعی جدا دانست. به لطف پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی اکنون تقریبا هر فردی چه باسواد و چه کمسواد می تواند به انواع اطلاعات دست پیدا کند. به همین دلیل زن امروز از خیلی جهات با زن چشم و گوش بسته دیروزی تفاوت دارد.
این روزها با این حجم اطلاعات، فیلتر کردن خود برای دريافت اطلاعات خیلی سخت است. ممکن است عدهای بتوانند آگاهانه از شبکههای اجتماعی استفاده کنند که باز در چنین شرایطی نیز امکان گریز از یکسری اطلاعات غيرممکن است، اما خیلی از افراد ناآگاهانه در معرض دریافت این اطلاعات قرار می گیرند.
گسترش شبکههای اجتماعی را با تمام مزایا و معایبش در رابطه با زنان به خصوص در این برهه زمانی کشور، میتوان مثبت ارزیابی کرد. اما هدف از نوشتن این یادداشت توصیف یا تقبیح این شبکه ها (سوسیال مدیا) نیست بلکه یادآوری این نکته است که زنان ما در میان این همه شبکه در فضای مجازی که آنها را گرفتار یک دستگاه تلفن همراه کرده اند، یک واقعیت را به خودشان روا بدارند و آن شادی است.
سوسیال مدیا از یک طرف آگاهیهای مفید بهخصوص در رابطه با حقوقشان را به زنان میدهد؛ اما از طرف دیگر، بسیاری از اطلاعات غیرمفید و دروغ را نیز در قالبی بسیار زیبا به خوردشان میدهد که حجم اینها بسیار بیشتر از حجم اطلاعات مفید است و همین قالب زیبا ممکن است آنها را وابسته به گوشی تلفنشان بکند.
جامعه ما با این تورم روزافزون و تحریمها در شرایطی قرار دارد که کم کم امکان شاد بودن را نیز از خیلیها سلب میکند. ما الان با بسیاری از زنان خانهداری سر کار داریم که بخش زیادی از وقت خود را در مدیا سپری میکنند.
صرف نظر از اینکه این زنان آیندگان این جامعه را تربیت میکنند، اینها بخش مهمی از جامعه تلقی میشوند که میتوانند خودشان در تغییر نگرش جامعه نسبت به زنان و نیز خود در تغییر جامعه مؤثر باشند. اگر شرایط جامعه بر ضد آنهاست و هنوز از مردسالاری پنهان رنج میبرند، شاد زیستن میتواند یک ابزار مبارزه برای آنها باشد. نه آنگونه که در اینستاگرام خود را به عنوان انسانهایی شاد نشان میدهند، بلکه با ایجاد یک نهضت درونی در وجود خود. زنان با ورزش، با مطالعه هرچند خیلی کم، با ارتباطات سالم و زندگی سالم میتوانند در جامعهای که به سمت افسردگی میرود از گسترش آن بکاهند. شادی حق طبیعی زنان است، با هر عقیدهای.
لازم نیست برای شاد بودن خلاف جریان آب شنا کنیم
گاهی مبارزه خواستن زوری آنچیزی نیست که برای ما نمیخواهند. ما زنان اجازه نداریم در پارکها دوچرخه سواری کنیم. گاهی مبارزه استفاده درست از چیزهایی است که برای ما تعریف شده است.
اگر هنوز میتوانیم به پارک برویم و با یک لباس راحت پیادهروی کنیم و یا از امکانات ورزشیاش استفاده کنیم، از آن نهایت استفاده را بکنیم. ما مجبوریم تحت شرطهایی که قوانین اجتماعی کشور برای ما تعریف کرده خود را شاد کنیم.
اگر امکان انجام خیلی از ورزشها برای زنان نیست دنبال آن چیز غیرممکن نباشیم و انرژی مان را هدر ندهیم بلکه دنبال یک چیز ممکن باشیم. با انجام همین ممکنها روحیه و انرژیمان بالا خواهد رفت و کم کم برای غیرممکنها هم تلاش خواهیم کرد. نهضت شاد بودن را از همین حالا شروع کنیم.
برای خودمان امکانات ورزشی رایگان تعریف کنیم. یک گروه تشکیل داده و از شهرداریها بخواهیم برای بانوان امکانات و فضای ورزشی رایگان تعریف کنند. مبارزه تنها برداشتن روسری در یک روز خاص نیست بلکه زنان با شاد کردن خود و توجه به سلامتی و افزایش دانایی خود میتوانند با تبعیضها مبارزه کنند. جامعه فقط از نسل امروزی ما تشکیل نمیشود بلکه کشور را شاید روزی بچههای همین مادران شاد و قوی بسازند. ما هنوز تمام نشدیم.
صدیقه (آیلا) جاذبی
نظر شما چیست ؟