قدم به مکان مقدسی چون مسجد میگذارند قرار دیدارها انجاست
چشمها خیره به یک نقطه است
که در این حال صدای مسئولی بلند میشود که میگوید فاصلهها رعایت شود چون کرونا در کمین همه ما است پیشگیری بهتر از درمان …
از چشم ها میگفتم که به یک نقطه خیره است آن نقطه خودش را شورای اسلامی یک شهرستان مینامد و شروع به شمردن مشکلات میکند:
_فوتبال از نان شب برای جوانان مهم است برسانید این نان را به دست آنها .
_پلهای جاده گاردریل ندارد … انگار از آسفالت جاده ناامیده شده بود و چیزی از این مهم نگفت
_به اقلام غذایی دولتی که توزیع میشود نظارت شود در دهستان حصارچه.
_اینترنت دهستان حصارچه ضعیف است.
_کلاتههای حصارچه کد ابادی ندارد
_روستاهای حصارچه مشکل حق آبه سد را دارد …
حال بماند که ۹۰ درصد سخنان گران بهای آن مسئول شورای اسلامی شهرستان از یک دهستان بود به جای چند دهستان این شهرستان.
در ذهنم تنها حصارچه چرخ زد و چرخ زد نه تنها این هفته بلکه در هفته قبل در حضور آن نماینده دیگر هم چنین بود.
حال نماینده محترم شروع میکند سخنان خود را:
_ شما فرماندار خوبی دارید
_بخشدار ساعی دارید
_دهیار تلاشگری و با اخلاقی دارید
_شورایهای پیگیری دارید
من تشکر میکنم از ایشان , از آنها و اینها و…
سپس میگوید :
_آمدهام پای مشکلات و دغدغههای شما مردم بنشینم.
_بنده ده سال قبل مسولیت دیگری در این شهرستان داشتم ( که آن موقع راز و جرگلان بخشی از بجنورد بود) و مسئله گازرسانی را پیگیر بودهام.
_سد چندیر در زمان بنده شروع به احداث شده بود.
_حق با شما کشاورز محترم است همه چیز گران شده است
_حق با شما دامدار محترم است …
_همه مشکلات را هم به گردن دولت انداخت و خواست برود ….
آن چشمها ! آن چشمها که گفتیم خیره به یک نقطه بودند
آن نقطهها حرف از دل آنان نزدند انگار پس خودشان شروع کردند و گفتند : ۷ خانواریم نفت نداریم, گندم فروختیم کیلویی دو هزار تومان فردا برای کشت همان گندم را از سیلو میخریم ۶ هزارتومان. مسئول گفت حق با شماست اینها باید پیگیری شود…
اما این بار داد دامدار درآمد گفت ما چه کنیم که شیر و لبنیات ما ارزان است و از این کشاورز علوفه را گران میخریم به اون نیز گفت درست است و …
یکی هم آن طرفتر و انگار با توپ پر آمده بود فریاد زد درد ما نه راه نه نان و نه سیل است! درد ما مواد مخدر است
چرا جلوی پخش مواد مخدر را نمیگیرید؟ جوانان و نوجوانان ما چه گناهی کردند؟ چرا هیچکس مسئولیت این اتفاق بد و مهم را به عهده نمیگیرد؟
همه نگاهها به آن سمت دوخته شد همهمهها شروع شد او کیست؟ چه میگوید؟ اما مسئول محترم سر برگرداند و حرف از چیز دیگری زد.
آن شخص که منتظر جواب بود انگار جوابی نشنید باز حرفهایش را با فریاد تکرار کرد
این بار جواب مسئول این بود: در کمیسون مسئله را پیگیری میکند و در اولویت میگذارد.
انگار اینجا صدای بلند و فریادها بیشتر جواب میدهد.
سپس به سمت پلهای خیِّرساز حرکت کردند تا بازدیدی نمایند
حال نمیدانیم چرا همه پلها را که اینجا خیِّر ساخته است و بودجهای دولتی را هم که انگار آن مسئولش سختش آمده پیگیری کند، یا نبوده است، بازدید میشود.
خلاصه در کنار پل خیِّر ساز حرف از گاز کشی شد که از زمان آن مسئول ده سال قبل و نماینده اکنون شروع شده بود و هنوز هم چندین خانوار بیبهره هستند
جالب آن است که با این نماینده و مسئولان قبل هم قول پیگیری دادهاند و یک سال هم گذشت و سرما هم آمد و هنوز مشکل مردم حل نشده است و چه خوب گفت آن شورای بخش: اگر فصل سرما بگذرد و گازکشی شود ارزش کاری برای ما ندارد. نیاز باید همان زمان برطرف شود. حرف از اینترنت هم بود اینکه ضعیف است و …
در این زمان ایشان (نماینده مجلس شورای اسلامی ) هم مانند هر مسئول و نماینده دیگر گوشیاش را برداشت و تماس برقرار کرد با مدیر کل آن حوزه, حرفهای تکراری باز زده شد و مشکل برطرف خواهد شد و نگران نباشند و …
البته برخی هم مانند مسئولین حوزه آب و فاضلاب رازوجرگلان جواب تلفن مردم عادی که هیچ جواب نماینده مجلس را هم نمیدهد و تنها صدای بوق از آیفون گوشی پخش میشود.
چند نکته کوتاه دیگر هم این بود:
بخشدار تمام نگرانیاش این بود که مبادا نماینده محترم به جلسهاش در بجنورد نرسد.
یکی نیست بگوید حرف و مشکلات مردم منطقهات مهمتر است یا جلسه ایشان، به ما چه که به موقع برسند یا نرسند؟
حال از این هم بگذریم که بخشدار چون همیشه، میخواهد به جای همه باشد، همه چیز را به تنهایی برنامه ریزی کند خودش به تنهایی تیم خود و همهی بخش شود.
کسی که هفت سال است با مشکلات بخش جرگلان ماندگار است، چون دو یار قدیمی.
چون وعدههای که به درازا میکشند همچون فریاد خسته مردمانی از جنس سادگی و صداقت .
نکته دیگر هم آن است که :
میان این بازدیدها یک شخص عادی و قطعا مشکل دار اصلی نامه به دست در آخر جلسه به دنبال مسئولان میدود تا شاید حرفهایشان را کسی بشنود اما ملاحظه میشود که آن مسئولان به یکدیگر پاس میدهند و آن شخص معمولی را ناامید راهی میکنند .
حالا در افتتاحیه و بازدیدها کرونا هم فراموش میشود چرا که میخواهند عکس یادگاری! به قول خودشان بگیرند و برای اینکه در عکس یادگاری همهی افراد جا شوند باید صمیمی جلوی دوربین قرار بگیرند حال معلوم نیست آیا یک بار این عکسهای یادگاری را ببینند یا نبینند اگر ببینند که قطعا یادی از رنجهای اهالی خواهند کرد که چندین سال است که با مشکل انتن یا اینترنت یا مواد مخدر یا گاز و آب و راه درگیرند و حق مردم این نیست که بعد از چهل سال انقلاب درگیر ابتداییترین نیازهای خود باشند شاید همین عکسها باعث شود که یک درصد مشکل مردم جرگلان حل شود …
و شاید بهترین جملهای که شنیدم این باشد از زبان آن مسئول : اتفاقات خوبی در آینده خواهد افتاد .
امید که برداشت های مثبت از این نقد دوستانه شود .
✍️ صاحب جمال رحیمی
نظر شما چیست ؟