تورکمن نیوز: روحانیون بنا بر مقتضیات زندگی در بیشتر صنوف و مشاغل حضور دارند. حضور آنان نیز مانند دیگران است که هیچ فرقی با دیگران ندارند. آنها با وجود اینکه در یک صنف و در یک طبقه قرار دارند اما همه یکسان و یکدست نیستند وماهیت وعملکردی متفاوت با یکدیگر دارند به اصطلاح نمی شود همه ی آنها را با یک چوب راند و با یک سیلی نواخت. در میان آنها افراد خوب و بد وجود دارد از این لحاظ نیز هیچ تفاوتی با دیگران ندارند. اما یک تفاوت کوچک با دیگران دارند آن نوعی خود مقدس پنداری و خودبرتربینی در بعضی از آنهاست. نصحیت و تذکر و توصیه ی دوستانه ی دیگران در مورد خطاها و اشتباهات خود را نمی پذیرند. به اصطلاح من آنم که رستم بود پهلوان.
یکی از دوستان روحانی ما که در کنار تحصیل و تدریس و عبادت و پیش نمازی مسجد چند سال است امتیار توزیع گاز مایع را نیزدر اختیار دارد. اما بعد از گرانی بنزین و افزایش مشتریان گاز مایع تغییر رویه داد و از حالت قبلی خارج شد و به قول معروف دیگر سلام کسی را نمی گیرد و جواب تلفن مشتریان را به ندرت جواب می دهد. کپسول گاز مایع را همان موقع آمدن جلوی چشم مردم توزیع نمی کند در انبار نگه می دارد. فردا اول وقت بعد ازخواندن نماز صبح حدود ساعت شش توزیع می کند. از حدود 210 کپسول گاز حدود 70 تای آنرا توزیع می کند و بقیه 140 کپسول را بعدا با قیمت بالاتری به نرخهای 12000 تومان تا 14000 تومان به مشتریان خاص می فروشد.
پسرش هم چند بار اعتراف کرد و گفت: بلی به این نرخ می فروشیم. به من هم گفت: شب بیا برای توهم می دهم. من ام گفتم نخیر می خواهم این مشکل به صورت عمومی حل بشود. جواب راننده ها را چه بدهم هر روز تلفن می زنند و می گویند: حلیم آخوند را چکار کردی؟ من یک نویسنده هستم آنها انتظار دارند این مشکل را با شما ها در میان بگزارم و به هر ترتیب شده حل بکنم. گفتم: می دانی انتظار مردم از یک نویسنده کمتر ازیک روحانی نیست؟ نویسنده نمی تواند در حق مردم به نفع خود معامله کند.کپسول گاز یک کالای دولتی است و قیمت آنرا دولت تعیین می کند وعوامل فروش خود را نیز مؤظف می کند به نرخ تعیین شده بفروشند. شما اگر به قیمت دولتی هم بفروشید در عرض یک ساعت نیم میلیون تومان سود می برید آیا سود کمی است؟ بقیه ی مردم برای به دست آوردن آن باید ده روز کار بکنند. آنهم اگر کار پیدا شود.
به ایشان چند بار تذکر دادم یک بار حضوری و یک بار به صورت تلفنی و دوبار به صورت حضوری به پسرش و دو بار به واسطه ی دوروحانی که دوست مشترک ما می باشد تذ کر دادم. ولی ایشان قبول نکردند و همچنان به خطای خود اصرار می ورزند. من به او گفتم: آخوند جان این کار شما خطاست چرا کالای دولتی را به این نرخ قاچاقی می فروشی؟ این کالای دولتی در بازار 20 هزار تومان قیمت دارد و دولت خودش هم می تواند به این قیمت بفروشد. دولت به شما ارزان می فروشد تا شما هم به مردم ارزان وبه نرخ دولتی بفروشید. این کار شما دزدی است. شما خیال می کنید دزدی فقط جیب بری و خانه زنی مردم است؟
گفتم: جناب حلیم آخوند برازنده قوجق! چرا خودت را ارزان می فروشی؟ مگر آبرو و حیثیت خود را از زمین پیدا کردی؟ چرا لعنت و نفرین و نالش مردم را می گیری؟ چرا مردم را آواره می کنی؟ چرا مردم را چهار ساعت در نیمه های شب در این هوای سرد و یخبندان در صف نگه می داری تا 70 عدد کپسول گاز توزیع کنی؟ کار شما توزیع گاز نیست شکنجه کردن مردم است. گفتم: بقیه ی 140 کپسول را چکار می کنی؟ مگر غیر از این است در روز روشن یا نصفه و نیمه های شب به دوستان خود با نرخ بالاتری می فروشی تا آنها در صف نیمه شب شکنجه نشوند؟ گفتم: تو روحانی هستی باید بیشتر از دیگران مراقب اعمال خود باشی. می دانی هم دروغ می گویی هم دزدی می کنی دو تا گناه کبیره را یک جا مرتکب می شوید.؟
برایش مثال آوردم و گفتم بچه های روستای کاکا همان موقع که گاز می آید در روز روشن جلوی چشم مردم توزیع می کنند و درعرض یک ساعت هم تمام می شود. هیجکس هم اعتراض نمی کند چون همه چیز شفاف و روشن است و جای پنهان و تاریک و مبهمی وجود ندارد. شما به عنوان یک روحانی مانند مردم عادی هم نتوانستی خود را در میان مردم نشان بدهی. خوب و بد انسانها در شرایط سخت و بحرانی مشخص و معلوم می شود. در شرایط عادی همه آدم خوب هستند. گفتم: یادت هست روحانیت در شرایط سخت و بحرانی پشت پناه مردم هستند تو رسالت خودت را فراموش کردی. دینداری فقط نماز خواندن و روز گرفتن و به مسجد رفتن نسیت صداقت و درست کاری هم تویش هست. اداره تعزیرات گنبد باید به تخلف ایشان رسیدگی کند وجلوی خودمختاری ایشان را بگیرد و ثابت بکند که در ایران هنوز دولت وجود دارد و کار به مرحله هرج و مرج نرسیده است.
نوشته: امان محمد خوجملی
نظر شما چیست ؟