تا کنون چندین عمل روی پاهای مصدوم قیوم آق آتابای انجام شده است به این امید که وضعیت وی بهبود پیدا کند ولی چنین امری تا حال اتفاق نیافته است.
به “مسئله قیوم” از چند زاویه می شود نگاه کرد …
1. نگاه به هم نوع :
مسئله قیوم را از این دید بررسی کنیم که برای برخی از کارکنان منابع طبیعی در حین انجام ماموریت حادثه هایی پیش آمده است که با پی گیری حقوقی و قضایی دستگاه های مربوطه، افراد مصدوم و حادثه دیده به حقوق خویش دست یافته اند و در همین چارچوب به مصدومیت قیوم به عنوان یک هم نوع که خانواده، همسر و فرزند دارد بنگریم (قطعا هم به کمک مالی، عاطفی و حقوقی نیازد دارد) و با حمایت از وی و اطلاع رسانی به مسئولین محترم کمک کنیم که قیوم نیز به حقوق خود دست پیدا کند. (به قیوم به عنوان هم نوع و شهروند نگاه شود و جایگاه وی تقلیل پیدا نکند).
2. نگاه غیر متمرکز :
برخی از اصحاب رسانه و مطبوعات گنبدی، که به نظر می رسد هم تعداد زیادی را شامل می شود و هم در بیشتر موضوعات فعالانه برخورد می کنند؛ ممکن است مصدومیت قیوم را “موضوع آن طرف” تصور نمایند و برای کمک به قیوم کار چندانی انجام ندهند و سکوت کنند.
3. نگاه متمرکز :
ممکن است که دوستان رسانه ای گنبدکاووس بدون در نظر گرفتن سلایق همدیگر، نسبت به مصدومیت قیوم مسئولانه برخورد کنند و همه اهالی رسانه برای اولین بار روی یک موضوع که همان مصدومیت و مداوای قیوم است متمر کز شوند.
بارها و بارها شعر معروف سعدی “بنی آدم اعضای یک پیکرند” را شنیده و زمزمه کرده ایم ولی آیا از خود پرسیده ایم که این نگاه و سخن سعدی در چه جاهایی کاربرد دارد؟
آیا شهامت داریم که خود را بازبینی کنیم و مورد کنکاش قرار دهیم که چقدر در برابر انسان ها مسئول هستیم ؟ کودکان کار؟ زنان بی سرپرست ؟ کارگران ساختمان ؟ قیوم هایی که در اطرافمان می بینیم ؟
به نظر می رسد قیوم آق آتابای و شرایط سختی که به وی تحمیل شده است، محکی برای هر یک از “ماهاست” تا میزان مسئولیت پذیری هر یک از ما آشکار شود.
✍️ شکور زیرک — روزنامه نگار
نظر شما چیست ؟