اما محافظهکاران راست بدون اینکه در رفتار خود تغییر محسوسی ارائه دهند، با تغییر نام از محافظهکاری به اصولگرایی و با استفاده از رانت نهادهای انتصابی و نظارت استصوابی،دوست داشتند قدرت را همیشه در اختیار داشته باشند. همین امر هم سبب شده است آنها نتوانند پایگاه مردمی خود را گسترش دهند. اما از میان آنها کسانیکه با درک شرایط و موقعیت کشور به میان اصلاحطلبان کوچ کردهاند کم نیستند. ولی همین مسئله در طرف مقابل کمتر اتفاق افتاده است.
رفتارهای معقول، منطقی ، قانونگرایانه و پرهیز از خشونت کلامی ، عملی ، پاکدستی و عدم رانتخواری و رفتار صلح جویانه و احترامآمیز اصلاحطلبان، با مخالفان خود آنها را به یک گروه مورد قبول جامعه تبدیل کرده است. اما با سختگیری حکومت در قبال افراد اصیل و مبارز و کار بلد و با هویت اصلاح طلبان در طی سالهای اخیر، اصلاحطلبان مجبور شدند افراد درجه چندم و ناشناخته و جوان خود را وارد میدان سیاست و قدرت کنند. همین امر سبب شده است خیلی از افراد فرصتطلب و اصلاحطلب بدلی تحت نام اصلاحطلبی خود را وارد جرگه اصلاحطلبان بکنند.
این افراد از نام و موقعیت اصلاحطلبان استفاده میکنند اما در بزنگاهها نه تنها به نفع اصلاحطلبان عمل نمیکنند بلکه در بعضی جاها دیده میشود خیلی از آقازادههای اصلاحطلب رانتخواری هم میکنند. این دوستان نه تنها هیچ هزینهای برای اصلاحات و اصلاحطلبان ندادهاند و سختی و مرارتهای راه اصلاحات را نچشیدهاند بلکه با سوء استفاده از موقعیت خود به اصلاحطلبان ضربه هم میزنند. بهتر است اصلاحطلبان در مقابل اینگونه تخلفات و رانتخواریها که هر گروه و جناح را به شدت از چشم مردم میاندازد و آیندهی آنها را در مقابل ملت تباه میکند سکوت نکنند.
بدون فوت وقت ضروری است آنها را در صورت اثبات اتهام با نام و نشان به ملت معرفی کرده و از میان خود طرد کنند وگرنه همان بیاعتمادی که برای اصولگرایان ایجاد شده برای آنها هم رقم خواهد خورد، مردم با عبور از آنها گروههای سالمتر و پاکتر را جستجو خواهند کرد. چون مردم با هیچ فرد و گروه و جناح و حزبی عقد اخوت نبستهاند که به صورت دائمی ودربست و بدون چون و چرا حمایت کنند. فراموش نشود حمایت مردم مشروط به سالم و کارآمد بودن اصلاحطلبان است.
نویسنده: امانمحمد خوجملی
نظر شما چیست ؟