شاید تنها نقطه قوت و قابل اتکای سیل همین بود که به نظر میرسد مشکلات بعد از سیل همین نقطه قابل اتکا را نیز به کلافگی تبدیل کرده است. گندآبها و پشهها گویا امان مردم را بریدهاند و رنجی بر رنجشان افزوده است. همت همین مردم اگر از بار خسارات احتمالی کاسته اکنون میطلبد تا ارگانهای حمایتی به یاری آنها بشتابند.
کوموش دفه(دپه) با تمام قدمتش، با تمام روشنفکرانی که به جامعه ترکمن تحویل داد اما خود همیشه از محرومیت رنج برد. رنجی که همیشه بر شانههایش سنگینی کرده و میکند. کوموشدفه (دقیقا باهمین تلفظ) افراد فرهیخته بسیاری را در دامن خود پرورش داد، اما نتوانست خیلی از اینها را در آغوش خود نگه دارد، بلکه خیلیها که دانستند نتوانستند زندگی در این رنج را بپذیرند و رفتند. دوایی برای این رنج نیافتند و یا نتوانستند.
وقتی یک ترکمن از یک گمیشانی میپرسید کجایی هستی، خواهد گفت کوموشدفه، نه گمیشان، نه گمیش تپه. شاید در این وانفسایی که هرآن جنگ کشور را تهديد میکند مهم نباشد که هویت یک شهر کوچک مرزی محروم را کدام اسم تعریف میکند. اما بحرانها و جنگها دیر یا زود تمام میشوند و این هویت است که میماند.
حالا در این حادثه سیل اخیر یک دفعه اسم « تپه نقرهای!! » به میان آمد. ابتدا به یک شوخی میمانست اما کم کم جدی شد. تا جایی که کسانی که این اصطلاح را سر زبانها انداختند حتی اجازه اعتراض هم ندادند. بیشک کسانی که این کلمه را به جای گمیشان و یا کوموشدفه استفاده کردند حتمن از یک موضع قابل دفاع و قابل توجیه دست به این اقدام زدند و ممکن است به جای استفاده از اسم شهر با ترجمه معنی لغوی آن خواسته باشند توجه غیرترکمنها را جلب و به این وسیله عمق فاجعه را نشان دهند.
اما کوموشدفه یک اسم خاص است و در هیچ جا دیده نشده که اسم خاص را ترجمه کنند و به جای اسم، ترجمهاش را استفاده کنند. این به این میماند که مثلا اسم یک نفر محمد باشد. از او بپرسند اسمت چیست و او بگوید «ستوده شده» و اصرار کند که از این به بعد به جای اسمم ترجمهاش را بگویید. بله این هم مثل این است.
نه اسمی عوض شده نه چیزی، یک دفعه نام شهر ترجمه میشود. آیا از خود این شهر پرسیدید که میخواهد نام خودش را بگویند یا ترجمه اسمش را. وقتی میگویم از خود شهر یعنی تمام کسانی که در این شهر ساکن هستند و یا تعلق خاطر دارند به این شهر. مسلما اگر از یکی از ساکنان این شهر بپرسید کجایی هستی همان کوموشدفه را خواهد گفت. شاید برای کسانی که این اسم را سر زبانها انداختند این مسأله خیلی مهم نباشد و الکی بزرگش کرده باشیم، اما خود اسم کوموشدفه برای ما ترکمنها و گمیشان برای غیرترکمنها گویا و زیبا و کافیست.
لازم نبود اسم جدیدی اضافه کنیم و شناسنامه جدیدی برای این شهر صادر کنیم. اسم تپه نقرهای به سان یه وصلهای میآید که با آن خواسته باشیم کمی به شهر ابهت بدهیم اما غافل از اینکه این وصله اصلا خوشآیند نیست و گذشته یک شهر را انگار با خودش میبلعد.
با گذاشتن اسمی چون تپه نقرهای باری از محرومیت این شهر نخواهیم کاست. گمیشان یک شهر ترکمن نشین است، با یک اسم ترکمنی زیبا. نیازی به فارسیزه کردنش نیست. من دوست دارم شهرم را با همان اسم زیبایی صدا بزنم که سالیان سال است در گوشه خزر آرمیده. بچههای من شهرم را با همان اسمی بشناسند که من زادگاهم را با همان اسم تعریف کردم.
شهر، مال یک نفر نیست که به راحتی اسمش را با یک حادثه عوض کرد. شهر مال همه کسانی است که آنجا چشم گشودند و رفتند، کسانی که حالا آنجا ساکن هستند و مال آیندگان است. تاریخ و هویت کوموشدفه با یک سیل عوض نخواهد شد، بلکه قدمت این شهر را اسمش تا سالیان دور به یدک خواهد کشید. نه سیل، نه جنگ، نه هیچ حادثهای نباید یک شهر را از اسمی که زیبندهاش است دور کند. من یک کوموش دفهای هستم. زادگاهم کوموش دفه است.
نوشته از: صدیقه جاذبی
روزنامه نگار و مدیر مسئول نشریه ایل آی
سلام، فکر نمی کنم خواسته باشند اسم شهر را عوض کنند، فقط سدی که زدند احتمالاً در منطقه ای بوده که قبلاً تأسیسات گردشی در آنجا احداث شده بود به نام تپه نقره ای