اول : مشکل اصلی در اقتصاد و معیشت مردم است. در چنین شرایطی اول نیازهای ضروری مانند خوراک و پوشاک و بهداشت و درمان در اولویت قرار می گیرد. بدون تامین آنها انسان نمی تواند زندگی بکند. چون مسئله مرگ و زندگی است. و آنجا است که کالاهای معنوی مانند کتاب و مجله و روزنامه و فیلم و تفریح و مسافرت از سبد کالاها حذف می شود.
دوم : دلیل یا علت دوم در عدم بلوغ و رشد فرهنگی و اجتماعی جامعه است. حتی آنهایی که وضع مالی خوبی دارند دنبال دانستن بیشتر نیستند. چون توانسته اند صاحب مدرک علمی از دانشگاه شوند خیال می کنند همان کفایت می کند. تازه این مدارک دانشگاهی هنوز و مقدمه و ابتدای راه است. ولی متاسفانه این مسئله مهم را درک نمی کنند.
سوم : فضای مجازی است که خیلیها را گرفتار کرده است. در فضای مجازی هم خیلی دنبال مطالب سنگین و مهم و یاد گرفتنی نمی روند بیشتر دنبال مطالب سبک و چند ثانیه ای و تصویری و صوتی هستند. حوصله مطالعه ی چند دقیقه ای و چند ساعتی را ندارند. البته من خودم هم اول سراغ مطالب کوتاه و چند دقیقه ای می روم و مطالب خیلی سنگین را در یک جای مخصوص ذخیره می کنم و در یک فرصت مناسب می خوانم.
چهارم : دلیل یا علت چهارم شاید هم از خودِ ما شاعران و نویسندگان باشد که مطالب با کیفیت و عمیق برای مردم ارائه نمی دهیم. یعنی ما برای مردم پیام جدیدی یا برای حل مشکلاتشان راه جدیدی نشان نمی دهیم. ما خودمان هم شبیه همین مردم هستیم و برجستگی خاصی نداریم. ما نتوانسته ایم خودمان را در فراز بالاتری قرار بدهیم تا مردم ما را بهتر ببینند. اگر دلیل اصلی این باشد که من فکر می کنم همین است باید بیشتر کار بکنیم تا خودمان را به آن مرحله برسانیم تا حرف و سخن جدیدی برای مردم داشته باشیم. چند سال پیش دوستمان چرکز اونق شعرهای کریم قربان نفس را چاپ و منتشر کرد مردم همه را خریدند. گرچه تیراژش خیلی زیاد نبود ولی به هر حال مورد استقبال قرار گرفت.
پنجم : البته هیچ یک از مشکلات ما تک علتی نیستند و علتهای فراوانی می تواند داشته باشد. دوستانی که رشته جامعه شناسی را خوانده اند آنها وظیفه سنگین تری در شناسایی و اولویت بندی مشکلات جامعه دارند و باید در این عرصه ها بیشتر فعال باشند.
نوشته: امان محمد خوجملی
نظر شما چیست ؟