با وقوع حوادث یا مطرح کردن پرسش هایی توسط مردم، پیامبر از طریق آیاتی، به زنان توصیه کردند که بدن خود را بیشتر بپوشانند، اما نشانه ای از اجبار در کار نیست. حتی آنان که در مورد حدود حجاب از آیات قرآن، تفسیر بسیار سخت گیرانه ای دارند، درباره مجبور کردن زنان به پذیرش این تفسیر نمی توانند دلیل شرعی ارائه دهند.
اجازه دهید به یک اصل و قاعده ی مهم عقلی درباره امور شرعی اشاره کنم و آن این است که اساسا امور شرعی با اجبار و تحمیل سازگار نیست. انسان مختار است که هر دین و آداب آن را بپذیرد یا نپذیرد. قرآن نیز بر همین اصل عقلی تاکید می کند و می فرماید اگر خدا می خواست خودش، همه را مومن می آفرید. این اصل درباره ی امور قطعی ِ شرعی است. مطمئنا درباره ی امور اختلافی مانند حدود حجاب، این اصل را بیشتر باید مورد توجه قرار داد. نقض آزادی و حق انتخاب مردم، هم غیرشرعی است و هم غیرعقلی و غیراخلاقی.
برای موضوع پوشش در هیچ یک از منابع، اعم از قرآن که منبع اصلی است و روایات و تاریخ، هیچ مجازاتی دیده نمی شود. بدیهی است که چنین مجازاتی در آن شرایط ، اصلا منطقی و با عرف مردم سازگار نبوده است. بنابراین، در قرآن و آنچه که سنت پیامبر خوانده می شود مجازاتی برای نپوشاندن بدن یا موی سر وجود ندارد. مجازات کردن زن،به خاطر لباس و طرز پوشاندن بدن، با سنت و اخلاق پیامبر و نحوه ی تعامل آن حضرت با مردم و به ویژه با زنان، سازگار نبوده است.
حتی کسانی که قائل به تاسیس حکومت دینی و اجرای احکام دین هستند، دلیلی برای الزام شهروندان غیرمسلمان به رعایت احکام اسلامی، از جمله #حجاب ندارند. امروز نه تنها شهروندان غیر مسلمان، بلکه توریست ها و هیات های سیاسی نیز ملزم به رعایت پوشش به اصطلاح اسلامی شده اند که این بدعتی نادرست است و چنین قانونی را در هیچ یک از کشورهای اسلامی نمی توان دید.
جمهوری اسلامی، بسیاری از احکام فقهی را بنا بر مصلحت، تغییر داده است. نمی توان گفت که در جمهوری اسلامی، همه ی رفتارها مطابق فقه اسلامی است؛ به عکس ، بسیاری از آنها نقض شده و می شود. درباره حجاب اجباری که در جمهوری اسلامی به یک حکم شرعی تبدیل شده، قبلا نیز گفتم و تاکید می کنم که نه در منابع شرعی و نه حتی در فقه، جایگاهی ندارد. اما همین حجاب اجباری اگر مصلحت نظام اقتضا کند برداشته خواهد شد و آن در صورتی است که مطالبه ی زنان و مردان در مورد تغییر قانون حجاب اجباری به جایی برسد که هزینه اش بیش از فایده اش باشد. برای اهل حوزه، روشن است که حجاب اجباری، پشتوانه ی دینی ندارد، از این رو بالا گرفتن مخالفت ها از یک سو و عدم امکان دفاع معقول از حجاب اجباری که وبال گردن جمهوری اسلامی شده، باید موجب تغییر این قانون شود. همین الان هم این قانون عملا شکست خورده و شکسته شده است. حفظ آن در کتاب قانون با این همه هزینه، بی تدبیری است.
همین امروز در جمهوری اسلامی،برخی قوانین که از نظر فقها شرعی است، مثل سنگ سار،دیگر اجرا نمی شود و دلیل آن موهن بودن آن قانون در شرایط کنونی است. با توجه به عدم پذیرش این قانون توسط مردم و جامعه ی جهانی، اجرای آن موجب وهن اسلام و جمهوری اسلامی می شود. این تشخیص درست است، نه فقط درباره ی سنگ سار، بلکه درباره ی همه ی قوانین.
نوشته: صدیقه وسمقی
نظر شما چیست ؟