یادداشت-تورکمننیوز- تا آنجاکه بهیاد دارم بیش از ربع قرن است که من در این روزنامه و آن نشریه قلم میزنم و باز تا جاییکه به یاد دارم لااقل دربارۀ یک موضوع هر سال دست به قلم شده و هر دفعه هم یادآوری کردهام که من سال پیش هم همینها را گفته بودم و دریغا که باوجود تکرار مکررات ثمری نداشت!
یادداشت نوشتن دراینباره تقریباً جزو عادات من شده و حیرتا که هیچکس هیچ کاری نمیکند! دردسرتان ندهم. آن موضوع ثابت همهسالۀ من در این فصل آمار غرقشدگان ما در سواحل شمالی کشور است، آماری که هرسال در چنینروزهایی کمکم در رسانهها سروکلهاش پیدا میشود.
یک گوشهای یک عددی مینویسند و برخی مسئولان مربوطه مدعی کاهش آمار میشوند و عدهای از منتقدان مدعی افزایش و … . باز قصه فراموش میشود تا سال بعد. دراینمیان فقط هرسال دهها خانوادۀ هموطن داغدار میشوند و این داستان تلخ ادامه دارد.
در سال جاری از سوم خرداد تا بیستم مردادماه تنها در سواحل استان مازندران ٣۶ نفر غرق شدهاند. خدا میداند تا قبل آن تاریخ چه تعداد غرق شدهاند و تا پایان تعطیلات تابستان چه تعداد دیگری غرق میشوند و خدا میداند در سواحل دو استان دیگر شمالی، یعنی استانهای گلستان و گیلان، چقدر دیگر کشته دادهایم.
حیرتآور نیست که چند دهه است این بدبختی ادامه دارد و هیچ مرکز و مجموعهای نمینشیند برنامهای بریزد یا فکری بکند یا ابزاری اختراع کند یا راهحل مدونی ارائه دهد و همینطور سالبهسال دریغ از پارسال. تازه این آمار تنها مربوط به سواحل شمالی مملکت است؛ آمار غرقشدگان رودخانهها و دریاچهها و مهمتر از آنها سواحل جنوبی را بیخیال شدهام!
حرفم این است که وقتی در یک محدودۀ جغرافیایی معلوم همهساله براثر یک اتفاق قابلپیشبینی و قابلپیشگیری، ملت تااینحد جان خود را ازدست میدهند چرا هیچ فکری نمیکنیم تا این مقدار تلفات ندهیم؟
چطور است که چندین دهه و از قبل انقلاب این فاجعه همهساله تکرار میشود و جز طرح سالمسازی دریا که آنهم نتیجۀ چندانی نداشته هیچ عمل مؤثری صورت نگرفته است؟!
بنده کارشناس این موضوع نیستم، اما مثلا درس «آموزش شنا» را در درس «ورزش» مدارس اجباری کنید یا در ورودیهای استانهای شمالی قانونی وضع کنید که، اگر نظیر ماشینهای عبوری جادههای برفی که الزاماً باید زنجیرچرخ داشته باشند مسافران دریا کمربند نجات نداشته باشند، اصلا اجازۀ ورود به سواحل را نیابند یا دسترسیها را محدود کنید یا … . من نمیدانم. فقط با این شرایط اسفبار میگویم که محض رضای خدا کاری بکنید!
هرسال صدهاهزار خانواده با شور و شوق از سراسر کشور راهی شمال میشوند، ازجمله از همین خراسان و مشهد خودمان، و باز با کمال تأسف هرسال تعدادی از آنها به جای مرور خاطرات خوش سفر با یک جسد به خانههایشان بازمیگردند و تا آخر عمر عزادار میشوند.
اینکه دیگر جز یک مدیریت خلاق و کوشا و سختگیر چیز دیگری لازم ندارد؛ چرا درستش نمیکنیم؟! چقدر از هموطنان ما باید کشته شوند که عاقبت یکی پیدا شود و طرح و راهحلی را روی دست بگیرد؟!
عرض کردم که بیستواندی سال است من دراینباره مینویسم و باز این فصل که فرامیرسد بوی مرگ از سواحل شمالی تمام مملکت را پر میکند.آخر سر هم انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. آخر چرا؟!
گردآوری: گروه خبر تورکمننیوز