امروز : شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

|

دمای هوای شهر

  • کد خبر :

    61764

  • /
  • تاریخ و ساعت :

    11:36 | ۲۲ بهمن ۱۳۹۳

  • /
  • دسته بندی :

  • پ

تمدن قوم تورکمن4 300x168 - تاریخ تمدن قوم تورکمن در عصر باستان (بخش چهارم)تورکمن نیوز آ. پاراحات:

( چارتاس چآّ= آقای صاحب چهار جفت فصل: آقای ی صاحب 4 جفت فرزند)
این نیز یکی از القابی‌ست که حضرت زرتشت برای نخستین جمشید(نوح پیامبر(ع) در اوستا بکار می‌برد!

به این ترکیب و معنی ترکمنی:چاَرتاَس چآّ
چار= چهار
تاَ= جفت، تا، لنگه (در ترکمنی و آذری؛ تای= جفت)
س= مخفف(ایک) ای، علامت نسبت و علامت ملکی
چآّ= فصل، فرزند(در ترکمنی و آذری؛ چآغا= فرزند،بچه)
آآ= آقا، سرور

ایشان برابر نوشته‌های تورات نیز صاحب چهار فرزند است که بعد از طوفان نوح، به چهار سوی جهان می‌روند البته با بخشی از ایلات چهار پاره شده‌ی نوح(ع) ملل جهان از آن پدید می‌آید!
گفتیم، ایشان دارای 4 اندیشه جفت نیز هست که با 3 اندیشه جفت ابراهیم و پیامبر(ع)، اندیشه‌های 7 جفتی (میترا)ها را می‌سازند؛ برابر آیه شریفه قران کریم؛ (ان الصفا و مروه من شعائر الله) رفت و برگشت‌های 7 گانه به صفا و مروه از آرمان‌های الهی است!
همه انبیاء الهی که”رسول الله” نامیده می‌شوند، پرورش یافتگان آئین(میتراها) در هفت پله جفت هستند! زرتشت پیامبر(ع) و حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی مسیح(ع) و حضرت محمد مصطفی(ع) نیز، از پرورش یافتگان آئین میتراها در هفت پله جفت‌اند، افرادی حق طلب، آزاده، عدالتخواه، جنگجویانی انعطاف ناپذیر در برابر ستم و ستمگران عصر خود!

حضرات بوداهای 7 گانه  نشسته در معابد، همان پیامبران اولوالعزم 7 گانه صاحب 7 کتاب آسمانی‌اند که وظایف الهی خود را به انجام رسانده‌اند، و بودای هشتم ایستاده به حال نبرد، آخرین سوار سبز پوش جنگجو از این سلسله و آخرین ناجی و منجی، در عالم بشریت و هدایتگر آنان از  اندیشه‌های انحرافی و کج‌راه‌ها، به راه راست و آرزوی انبیاء بشر است، که از عنایات حق تعالی در رسیدن همه انسان ها به سعادت و نیک‌بختی عادلانه، عاقلانه، فاضلانه در(مدینه فاضله) انبیاء الهی می‌باشد!

– در دوره حضرت نوح(ع) نخستین جمشید، در عصر یخبندان (نَموّ= نماز) وجود دارد و به نظر می‌رسد،”نماز جماعت” را که در روز جمعه یعنی آخرین روز هفته؛ نماد هفتگانه‌گان نوح و ابراهیم(ع) است، حضرت ابراهیم(ع) بنیان می‌گذارد و آن را به عنوان گرامیداشت و پاسداشت رنجبری‌های نوح پیامبر(ع) در روز جمعه پی می‌افکند؛ چرا که واژه”جمعه” از ترکیبات (جم، جمشید) از ریشه (ییم= جمع، اجتماع) می‌باشد! زرتشت پیامبر در جائی به این مسئله اشاره‌ای مستقیم دارد: واژه(نَموّ= نماز به این ترکیب و معنی است:
نَمّوّ= ناَاَم ئوئو1- والاترین لم و شگرد برگزار کردن! 2- والاترین دوا و شفا انجام دادن!
ناَ= والاترین(نای= والاترین) در ترکمنی آذری!
اَم= دوا و شفا، لم و شگرد(در ترکمنی و آذری(اِم= دوا و شفا، لم و شگرد)
ئوئو= انجام دادن، پیشرفت دادن- نیت کردن(ئوی ماک= نیت کردن) ترکمنی آذری!
روزه گرفتن در عصر نخستین جمشید نوح پیامبر(ع)  وجود دارد که احتمالا برای عادت به گرسنگی کشیدن در طول یک سال آوارگی کشتی بر روی آب‌های خروشان در طوفان نوح (ع) یکی از دلایل آن می‌باشد، اما خود ترکیب واژگانی و اوستائی آن، روش طبی و پزشکی ایشان را که از فرامین پروردگار است، به ما خاطرنشان می‌سازد! به این تلفظ و ترکیب و معنی:

راَئوزاَ= راه و روش تغذیه را عوض کردن
راَ= راه
ئوزاَ= عوض کردن

در اوستا واژه(راَ= راه) دارای معنی دیگری نیز هست از جمله(راَ= رای، نظر) در ترکمنی و آذری(رآی= رای، نظر، راه) هر 3 معنی را دارد، مانند(رای سیز= بی‌مرام و مسلک، بی‌نظر، گمراه) و از این قبیل!
واژه اوستائی(ئوز= عوض) و(ئوزا= عوض کردن) ریشه واژه‌های عربی(تعویض، معاوضه) و غیره است!
-نام های(عناصر اربعه) در عصر نخستین جمشید، نوح پیامبر(ع) از این قرارند:
– آب- سه واژه برای آب در اوستا ذکر می‌شود؛

1- چاَ= آب، گرما، گرمای آتش! این واژه سازنده (چای= رودخانه ترکمنی آذری) و چای چینی و فارسی و اقوام ایرانیست!

2- سو= آب! مانند( آجی سو= آب تلخ ترکمنی آذری)! این واژه در ترکیب نام حضرت زرتشت به عنوان یک پزشک آب‌درمانی وجود دارد؛ به این ترکیب و معنی:
ذَرَسوّاوشتراَ  لرزاننده فرزندان به آب(سرد)
ذَرّ= فرزند، فرزندان
اَ= را
سو= آب
ئو= به
اوشتراَ= لرزاننده
اَ= علامت فاعلی

(ذَرَّ= فرزند، فرزندان) در ترکمنی و آذری(ذوریات= فرزندان، فرزندان بازمانده و یادگار) است که در ترکیب نام کتاب(ایاتگارذَرَئیران= یادگار فرزندان ایران) وجود دارد!
3- اُدرآّ= آب! این واژه اوستائی ….. به همین تلفظ و به معنی «آب» در زبان یونان باستان وجود دارد، به این ترکیب و معنی اوستائی به واژه‌های ترکمنی آذری:
اُدرآّ= آب= نخستین مخلوق
اُ= اولین، نخستین
درآ= خلق
آ= شده
اینکه آب نخستین مخلوق خداوند است و همه موجودات از آن حیات یافته‌اند، در آیات قران کریم به صراحت آمده است: والله خلق کل دابه من مآء= سوگند که خداوند همه موجودات را از آب آفرید!
در روستاهای ایران لفظ(اُ= آب) از ترکیبات (اُدّرآ= نخستین مخلوق) اوستائی‌ست که اکنون؛ (اُ= آب) می‌باشد!
– باد- در اوستا(اوسر= وزنده، باد) می‌آید که سازنده واژه انگلیسی( باد=weather) با اندکی تغییر تلفظ در حرف اول! اما (باد) فارسی با تغییر و تحولات چند هزار ساله از همین واژه پدید آمده است:
اوثرَ= و ث اَ ر- و ث اَر- واَث- وات= باد، فارسی پدید آمده است!
– خاک- در اوستا( توز= خاک) است، در حالیکه ترکمن‌ها و آذری‌ها ( توز) به گرد و خاک می‌گویند!
نام«فردوسی طوسی» از همین ریشه است! (طوسی= خاکی) تغییر یافته(توزی) است! واژه (فردوسی= بهشت ) نیز از واژه اوستائی( پَرئی دَئزَه= پری ساخته= بهشت= فردوس) می‌باشد که در دوره هخامنشی (پَردیس= بهشت) و در اروپائی(بهشت= paradais) می‌باشد!

– آتش- در اوستا (اَت= آتش)  است که به معنی «سوزنده و سوزش دهنده) معنی می‌دهد و در این صورت می‌شود تصور کرد که حرف (ت) باید تشدید داشته باشد (اَتّ= اَت ت= سوزنده، سوزناک، سوزش‌دهنده) که در ترکیبات(آتّئَّر= آذر= نرمرد آتش) آمده بود! واژه فارسی(آتش) احتمالا باید دارای چنین ترکیبی داشته باشد (اَتّئیش= دارای عمل سوزناک= آتش)! چرا که کلمات فارسی دقیقا ترکیب ترکمنی دارند! مانند کلمات و واژگان همه ملل جهان!

– کاَ= آسمان، آبی، کال خوردن…) از واژه‌های اوستائی‌ست و در القاب و بزگان الهی چون نوح و ابراهیم(ع) و سارا (ع) (نخستین جمشید و فریدون و آناهیتا) وجود دارد؛ به این تلفظ و ترکیب و معنی:
کاَناَّآّ- سروران متوجه به آسمان
کاَ=آسمان
اَنّاَ= متوجه، آگاه، مادر، پرستار
آآ= آقا، سرور، سروران

همین واژه‌ست که عده‌ای فرصت طلب بدون علم و دانش آنان خود را به نام و لقب ایشان آراسته و به ریاکاری‌ها، مردم و عوام را فریب می‌دهند که دین می‌فهمند. یعنی واژه(کاَّناَ= کهنه تورات= کاهن)‌-های متجاوز به کودکان در کلیساها! همان‌ها که به گواه تاریخ عصر معاصر در تجاوز به راهبه‌ها و دختران کلیساها و سقط جنین‌ها از آن‌ها، در محوطه کلیساها، گورستان‌های اطفال را از زیر زمین خارج کرده‌اند و به دلیل نفوذ دربار اهریمنی(واتیکان) و (پاپ‌ها) مصون از تعقیب کیفری جنائی و پرونده جنایات‌شان بایگانی و مسکوت مانده است!

– (یرث= زمین) برابر انگلیسی آن (زمین= (yearth از واژه‌های اوستاست که صورت‌های متحول شده‌ای دارد؛ نظیر (یر= زمین) و متحول شده آن (ور= زمین) که در ترکیب واژگان فارسی فعلی مانند(ورزاء= گاو نر، شخم‌کار، له‌کننده زمین) به این ترکیب و معنی وجود دارد:
وزراء= گاو نر، شخمکار، له کننده زمین
ور= زمین
اذاَ= له کردن
اَ= علامت فاعلی (کننده کار)
که در ترکیبات (وزیدن= کوشیدن) فارسی و واژه (ورزش= کارورزیدن) فارسی ترکمنی آذری از همان ریشه و دارای ترکیبات ترکمنی آذریست! واژه اوستائی (خو آن یرث= سرزمین آرمانی خودی‌ها) همان (خوارزم) و اکنون (خیوه، حیوه) نامیده می‌شود و سلطان جلال‌الدین خوارزم‌شاه؛ باشکوه‌ترین قهرمان ملی ترکمن‌های ایران در برابر تهاجم مغول است، با (30000 کشته وطن‌پرست) در آن دوران که جمعیت ایران شاید به (500000) هم نمی‌رسید! این شهر باستانی همانند (مرویاَناَ)، (سُغُدَیاَناَ) (باکنرئیش= بلخ)… از کهن‌ترین شهرهای ایران باستان است که نام آن‌ها، همانند(چَئئِچَئستاَ= دریاچه ارومیه) و نام آبادی ترکمن‌های باستان(پاَرتُواَ= آبادی پارت‌ها) در کتاب‌های حضرت زرتشت پیامبر(ع) آمده است!

واژه اوستائی (خواَنیرث= خوارزم) به این ترکیب  و معنی است:
خو= خود، مخفف(خود)، خودی‌ها
اَن= آرمان، آنچه مورد توجه است!
یرث= زمین، سرزمین

واژه (ئوز= خود) نیز در اوستا وجود دارد، که اکنون در ترکمنی و آذری به همین تلفظ به کار می‌رود! این واژه در تغییر و تحول خود در طول دوران‌های چند هزار ساله از تلفظ (ئوز= خود ترکمنی آذری) به (حوذ= خود) بعدها به تلفظ و معنی:(خوذ= خود) در می‌آید مانند واژه(خوذاستان= استان خوزستان= استان خودی‌ها) به این ترکیب و معنی:
خوذستان: استان خودی‌ها در اصل به این معنی (سرزمین زیر پای خودی‌ها)
خوذ= خود، خودی‌ها
اَست= پائین، نشینگاه

یاَناَ= سرزمین، (بویان= این طرف) (اُیان= آن طرف) ترکمنی آذری از ترکیبات آن‌ست و واژه (خوذ) در دوره‌های بعد به (خود) فارسی فعلی بدل می‌گردد: به این روند در طول دوران‌ها:

– (ئوز= خود) اوستائی- (حوذ= خود) – (خوذ= خود)- (خودفارسی) فعلی! گفته‌اند ساکنین خوزستانی یعنی(خوزها) قومی بوده‌اند! مگر (ایرانی) قومی نیست؟ مگر(ترکمن) یا (آذری) قومی نیست؟ اما چگونگی وابستگی آن‌ها به این سرزمین چگونه است؟! دخالت این قوم‌ها در سرنوشت این دیار چگونه بوده است ؟ رنج و زحمت‌هائی که در حفظ میراث‌های آباء و اجدادی داشته‌اند… شجاعت‌ها و مردانگی‌هائی که در حفظ سرزمین پدری داشته و کشته‌هائی که داده‌اند چگونه بوده است؟

چرا هیچ مورخی از خود نپرسید؛ چرا ترکمن‌های ایران که، ریشه‌های کهن در تاریخ و شهرهائی باسابقه و باستانی دارند، این‌قدر در سطح جهان در غربتی غریب پراکنده‌اند؟! چرا هیچ روزنامه‌نگاری نگفت؛ آن«خوارزمی» دانشمند که برایش جشن‌ها برپا می‌کنند، از دانشمندان «خوارزم، خیوه، حیوه» باستانی و از اقوام (حیوه‌چی‌های ترکمن) در همین دیارند …!… و حقّی گران دارند!

مولوی بلخی، صاحب دیوان مثنوی معنوی آیا (ترکمن) نیست؟! آیا از دست حاکمان جابر،‌ فاسد و بی‌رحم و ضد علم و دانش گریزان در (قونیه) ترکیه جان نسپرد؟! آیا «ابن سینای» دانشمند از ماورالنهر، درتعقیب حاکمان خونریز که در کنار خود (حاکمان شرعی) داشتند، دشمن دانشمندان دلسوز ایرانی دشمن وطن پرستان و عدالتخواهان که برای استحکام حکومت ظالمان حکم (ارتداد) صادر می‌کردند، برای خروج از ایران در همدان جان نسپرد؟! واقعا … چندمیلیون نفر ترکمن در داخل ایران، از قوم باستانی (خزر) که همان (قجر= قاجار) ترکمن‌اند، به نام قاجار و القاب گوناگون، فارسی صحبت کنان فارس شده‌اند؟!

استفاده از مطالب سایت با درج منبع مانعی ندارد.

علاقمندان و محققین عزیز لطفا با نظرات و پیشنهادات سازنده و نگرش مثبت ما را در پیشبرد اهداف فرهنگی و ادبی تاریخ ترکمن یاری فرمائید.

اشتراک گذاری :
اشتراک گذاری :

در تلگرام

کانال ما را دنبال کنید

در اینستاگرام

صفحه ما را دنبال کنید

مطالب مرتبط

نظرات کاربران

نظر شما چیست ؟

* پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
* پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد، منتشر نخواهد شد.
* انعکاس نظر مخاطبین، به منزله تایید آنها از سوی ترکمن نیوز نیست و صرفاً به منظور احترام به نظر کاربران صورت می گیرد.

*

*
*

بالا
ترکمن نیوز