اسحاق جهانگیری با تأکید بر اینکه اهلسنت همواره در کنار انقلاب بودهاند و دولت مکلف است مسائل آنها را حل کند، گفته است: «قبول دارم که در حق اهلسنت و زنان کوتاهیهایی شده است.»
طبیعی است که با نزدیکشدن به انتخابات و گرمشدن تنور آن، ازایندست سخنان حتی از بالاترین مقامات دولتی بشنویم و در آینده بیشتر خواهیم شنید، این هنوز تازه اول راه است.
اما نکته مهم این است که این اعتراف دقیقاً قرار است چه گرهی از حجم عظیم بیتوجهی و نامهربانیها در حق اهلسنت باز کند؟ اگر هیچکس نداند، خودِ آقای جهانگیری و مهمتر از آن آقای روحانی؛ رئیسجمهور بهخوبی میدانند که اهلسنت در نشستن ایشان بر کرسی ریاستجمهوری چه نقش مهمی ایفا کردند و باز اگر هیچکس نداند خود آقای جهانگیری و آقای روحانی میدانند که تا چه اندازه به قولهایی که به اهلسنت دادهاند جامه عمل پوشاندهاند.
▪️نکته جالب در سخنان آقای جهانگیری این است که گفتهاند: «حکومت چارهای جز تندادن به حقوق شهروندان ندارد. حقوق شهروندی مطالبۀ مردم است و هر چه آن را عقب انداخته و نسبت به اجرای آن تعلل کنیم، حکومت آسیب خواهد دید.» عجیب اینکه جناب جهانگیری با وجود اینکه میداند «حکومت چارهای جز تندادن به حقوق شهروندان ندارد.» و نیز میداند که اهلسنت از حقوق شهروندی خود به چه نسبت محروم گشتهاند، حتی در هشت سالی که دولت در دست و اختیار خودشان بوده است، باز هم به جای اینکه برای رفع این مشکل قدمی بردارند و چارهای بیندیشند و کاری کنند، تازه بعد از هشت سال فقط بر درد اهلسنت گریه میکنند و نوحه میخوانند!
جناب آقای جهانگیری بزرگوار! ما این یک قلم را کم نداریم، خود ما میتوانیم بر درد خود بگرییم و چه بسیار گریستهایم! مسئولیت شما این است که در راستای رفع این مشکل و علاج این درد، قدمی بردارید و کاری بکنید. سخنگفتن و اظهار تأسف که دردی از ما دوا نمیکند. حداقل در این چند ماه باقی مانده آستینی بالا بزنید.
✍️ حسین سلیمانپور/انواروب
نظر شما چیست ؟