مصداق آن در بودجه سال آینده مشهود است. چگونه در میان نهادها و سازمانهای مختلف نا عادلانه تقسیم شده است.
به ارقام زیر توجه کنید.
سازمان غذا ودارو33 میلیارد تومان، سازمان اورژانس150 میلیارد تومان، جمعیت هلال احمر 125 میلیارد تومان، سازمان امور شهرداریها و دهیاریهای کل کشور21 میلیارد تومان، سازمان امور دانشجویان11 میلیارد تومان، سازمان نوسازی وتوسعه و تجهیز مدارس کشور 11 میلیارد تومان، مر کز خدمات توسعه ی حوزه ی علمیه 600 میلیارد تومان، شورای عالی حوزه های ی علمیه 440 میلیارد تومان، جامعه المصطفی 300 میلیارد تومان، حق بیمه طلاب و روحانیون غیر شاغل 296 میلیارد تومان، شورای سیاست گذاری حوزه های علمیه ی خواهران 258 میلیارد تومان.
با این وضعیت طبیعی است کودکان و نونهالان کردستان و سیستان و بلوچستان و سایر مناطق محروم کشور به علت نداشتن امکانات ابتدایی و بسیار پیش پا افتاده مانند بخاری استاندارد در مدارس در آتش بسوزند و کشته شوند و عده ای هم تا آخر عمر معلول شوند. عده ی کثیری هم به علت نداشتن مدرسه که یکی از ابتدایی ترین حق کودکان است در زیر سایه درخت و در کف زمین درس بخوانند. به نظر می رسد مذهب بر فرهنگ غلبه کرده و دیدگاه منطقه ای جای دیدگاه ملی را گرفته است.
این بودجه را کسی نوشته است که از مناطق محرومی مانند سیستان بلوچستان بیشترین رای را گرفته بود. آنها با این امید به روحانی رای داده بودند که از این محرومیتها و بی عدالتیها اندکی کاسته شود. ولی به نظر می رسد که روحانی در خصوص بودجه نویسی هم امربری بیش نیست.
به خاطر این بی عدالتیهاست که ساختمان مدرسه ی روستای خودم حدود 5 سال است که نیمه تمام مانده است. همان مقدار هم که کار شده است با پول مردم روستا و خیرین بوده است.
امسال برای خارج کردن برق فشار قوی داخل روستای خودمان (حالی آخوند) که قبل از انقلاب از روی خانه ها و حیاط مردم عبور کرده بود، 18 میلیون تومان پراخت کردیم ولی هنوز کارتمام نشده در وسط زمستان با این گرانی و تورم افسار گسیخته چهار میلیون تومان دیگر هم می خواهند.
قبلاً روحانیون بزرگوارملجاء و پناهگاه مردم بودند الان با این بودجه ها ی هزاران میلیاردی که این بزرگواران برای امورات خودشان دریافت می کنند دیگر این جایگاه را از دست داده باشند. امید واریم این بی عدالتیها و تبعیضها کار به دست مملکت ندهد.
نوشته: امان محمد خوجملی
نظر شما چیست ؟