اما می بینیم عملاً چنین چیزی وجود ندارد. آنچه مایه اختلاف میان ایران و امریکاست برنامه های هسته ای و موشکی و سیاست منطقه ای ایران است. آنهم با مذاکره قابل حل است. مگر ما خودمان نمی گوییم دنبال بمب اتمی نیستیم. اگر دنبال تولید بمب اتمی نیستیم بقیه را می شود با مذاکره حل کرد. برای شروع مذاکره شرط و شروط برای چیست؟ 42 سال است با امریکا داریم مبارزه می کنیم. خب نتیجه اش چی شده است؟ حکومت هرچقدر تجربه اش بیشتر شود به موازات آن رفاه و آسایش مردمش را هم بیشتر تامین کند و ترس و اضطراب و نگرانی را اززندگی مردم دور نماید. اما می بینیم نتیجه برعکس است. روز به روز و ماه به ماه و سال به سال دارد مشکلات مردم بیشتر می شود. هیچ کالایی نیست که قیمتش هر ماه افزایش پیدا نکند. تا کی؟ تا چه مقدار؟ حد یقفش کجاست؟ معلوم نیست. صف نان و صف مرغ و صف روغن تا کی؟ وضعیت طوری است زندگی عادی مردم مختل شده است. یادتان باشد انقلاب کرده بودید تا مملکت را آباد و مردم را به رفاه آسایش برسانید. اگر یادتان رفته به سخرانیهای اوایل انقلاب خودتان یکبار دیگر گوش کنید که چه گفته بودید و حالا به کجا رسیده اید؟
42 سال از عمر حکومت گذشته است. حالا دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای کمبود وقت ندارید که بگویید ما می خواستیم درست کنیم ولی فرصت نشد. برای همگان ثابت شده است در امر حکومتداری موفق نبوده اید. کنترل مملکت و سرکوب شورشها به معنای اداره ی بهینه کشور نیست. کشوربه رشد و توسعه و سرمایه گذاری هم نیاز دارد. بهتر است انتخابات آزاد برگزار کنید و هرکس یا هر گروه یا هر جناح و حزبی در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و شوراها پیروز شود اجازه دهید برنامه هایش را اجرا کند. دیگر از بالا دستور ندهید چکار بکنند یا نکنند. هرکس اجازه داشته باشد چهار یا هشت سال برنامه هایش را آزمایش کند. اگر موفق شوند همه راضی می شوند. اگر موفق نشوند مردم دولت و مجلس و شوراها را عوض می کنند. حکومت هم اززیربار فشارمسئولیت آزاد می شود. فقرا و حاشیه نشینان به جای اینکه از روی ناچاری و نداری و از فرط استیصال هر دوسال یکبار به خیابان بریزند و عده ی زیادی جان خودشان را از دست بدهند با صندوقهای رای با مسئولان صحبت خواهند کرد.
این بهترین و با صوابترین و کم هزینه ترین راه است. هم به نفع حکومت است هم به نفع ملت. همیشه توپ در زمین دولت و مجلس و ملت خواهد بود نه حکومت. 42 سال است که می خواهیم به دنیا یک راه متفاوت وجدید را نشان بدهیم و هزینه های بسیار گزافی هم متحمل شده ایم ولی متاسفانه جواب نداده است. هشیار باشید تعداد کسانیکه میوه و تخم مرغ دانه ای می خرند روزبروز بیشتر می شود. فقرو بیکاری و بی پولی جوانان آخر و عاقبت خوبی نخواهد داشت برای آدم گرفتار فرقی نمی کند چه کسی مقصر باشد. پس بهتر است این سیاست و راه و روش اشتباه کنار گذاشته شود. تا ملک و ملت بیشتر از این آسیب نبیند. راه بقای قدرت و حکومت جمهوری اسلامی برگزاری انتخابات آزاد است. این تنها راه نجات است. هم شما خواهید بود و هم دیگران. دیگر درنگ جایز نیست و هرچه زودتر وارد عمل شوید. و گرنه تمام مشکلات به جای دولت و مجلس بر سر حکومت آوار خواهد شد. شاید دیگر نتواند از زیر بارمسئولیت سنگین آن کمر راست کند.
نوشته: امان محمد خوجملی
نظر شما چیست ؟