به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ترکمن های ایران، این سریال داستان عشق پسری به نام یاشار از طایفه خالد قلی است که به معشوقش نمیرسد و به ناچار مجبور میشود با دختری از طایفهای که با آنها دشمنی داشتند ازدواج کند. در ادامه، نقشهای که برای یاشار خالد قلی در حین سوارکاری و در میدان مسابقه اسب دوانی طراحی میشود یاشار که سوارکار ماهری بود دچارمصدومیت شدید شد و پس از بستری و مداوا شدن در بیمارستان، سلامتی خودرا بدست آورد.در سوی دیگر، تایماز قلیش که با وجود مشکلات طایفهای و خانوادگی، دیگر دل ماندن در دیار خود را ندارد قصد دارد که از منطقه کوچ کند و حتی به خارج از کشور برود.
سریال «بازی نقابها» درباره کینه و دشمنی قدیمی بین دو طایفه ترکمن است، به گونهای که نمیخواهند این دشمنی به پایان برسد. هرچند با ازدواج یاشار و صحرا دو فامیل سعی دارند که به نوعی سازش و آشتی کنند.
این مجموعه با مطالعه درباره قوم ترکمن داشتهاند و احتمالا با الهام از سریالهای مشابه مثل «آتش بدون دود» تولید شده است. سریال «آتش بدون دود» که در سالهای 52 و 53 به کارگردانی مرحوم نادر ابراهیمی پخش شد شاید نیز به سرنوشت ترکمنها میپرداخت. یکی از جلوههای بارز این سریال، توجه به جذابیتهای اقلیمی مردم و منطقهای است که داستان سریال در آن میگذرد. توجه به اقلیمها و مناطق جغرافیایی ایران، یکی از شاخصهایی است که در سریالهای سالهای اخیر سیما کمتر به آن توجه میشود.
البته به نظر میرسد که میشد بیش از این از حال و هوا و جنبههای فرهنگی منطقه ترکمننشین در این سریال استفاده کرد. بطور مثال در همان سریال آتش بدون دود، استفاده از آداب و رسوم و جلوههای اصیل ترکمنها یک شخصیت فرهنگی و قومی به آن سریال بخشید. اما متأسفانه در این سریال کمتر به این مقوله پرداخته شده است و اگر درخصوص ماندگاری صحنهها و بافت زندگی ترکمنها با همان حال وهوای سنتی واصیل پرداخته میشد این سریال میتوانست تا اینجای کار بیشتر موفق باشد و به عنوان یک اثر جاودان و ماندگار در آرشیو تاریخی فرهنگ ما بماند. همچنین کند بودن ضرباهنگ سریال نیز، از دیگر نقاط ضعف آن است که گاهی باعث کسالت مخاطب میشود.
علاوهبر اینها در خط داستانی دیگر این سریال، از تاتار، بانوی کارخانهدار گندم که یک بانوی اصیل ترکمنی است رونمایی میشود که درمسیر سخت یک حادثه پرماجرا قرار میگیرد. این بخش باعث شده تا قصه این سریال در بخشهایی از روند خود در یک فضای دیگر قرار گیرد که قدری تماشاگر را دچار سردرگمی میکند. یعنی مخاطب باید دقت لازم را داشته باشد که قصه ماجرا را در پس و پیش سریال ازدست ندهد.
به هرحال سریال «بازی نقابها» بازی آدمهایی است که متعلق به یک فرهنگ اصیل هستند و قصه و دغدغههای طایفهها و خویشاوندان یک قوم ترکمن است که میخواهند همچنان به سنتها، آداب ورسوم خود پای بند باشند؛ موضوعی که ترسیم آن یک در یک سریال، ارزش محسوب میشود.
این سریال نمادی زیبا از فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای بومی است که تا اندازهای توانسته در قاب کوچک تلویزیون جلوه و نما پیدا کند. البته کارگردان این مجموعه میتوانست با پربارکردن کیفیت ساختاری آن و نشان دادن واقعیتهای عینیتر ترکمنها در لوکیشنهای بومی و محلی، فرهنگ غنی آن بخش از ایران را در قالب شکیلتری برای مخاطبان بازگو کند.
به هرصورت جای چنین سریالی که مستقیم با فرهنگ و آداب و رسوم قومی و ملی کشورمان درارتباط باشد خالی بود و با تولید وپخش این سریال امیدوار به احیای فرهنگ اصیل ایرانی در قالب اقوام شدیم.انتظار این است که شبکههای ملی و سراسری صداوسیما در ادامه این حرکت خوب و پسندیده سریالهایی را در قالب نمایش داستان زندگی دیگر اقوام ایرانی به تصویر بکشند.
ایران اسلامی کشوری بزرگ با فرهنگ غنی چند هزارساله است که ظرفیتهای زیادی برای تولید این نوع سریالها دارد که میطلبد تهیهکنندهها و کارگردانهای ما در این مسیر حرکت کنند.
نویسنده: رسول شمالی ورزنده
منبع: کیهان
نظر شما چیست ؟