به موازات هزینه هایی که می کنند و سرمایه های معنوی که مصرف می کنند به همان میزان سودی نمی برند یا کمتر می برند. این امر علاوه بر اینکه سرمایه های مادی و معنوی شخصیتها واحزاب و تشکیلات و نهادها را کاهش می دهد ولی به سرمایه های مادی و معنوی حکومت هم نمی افزاید. به همین سبب جامعه از دو جهت صدمه می بیند. در واقع کار احزاب و نهادهای مدنی و فعالان محیط زیستی و بیشتر هم احزاب منتقد و اصلاح طلب نوعی فداکاری و جانفشانی برای کشور است. بدون اینکه از جانب دولت بودجه ای دریافت بکنند با هزینه های شخصی و با صرف وقت زیاد، مفت و مجانی در اختیار حکومت و مردم قرار می دهند.
کار این شخصیتها و نهادهای مدنی و مردمی و احزاب و سازمانها، کمک به دولت و تصحیح خطای مسئولان است. این کار در هیچ کجای دنیا مفت و مجانی صورت نمی گیرد. حکومتها برای آن هزینه می کنند و سرمایه می گذارند. اهمیت این کارها در ایران ازبودجه ای که برای نهادهای مختلف در نظر گرفته می شود مشخص است. برای تقویت احزاب و نهادهای مدنی نمی دانم بودجه ای در نظر گرفته می شود یا نه؟!! ولی بودجه سازمان حفاظت از محیط زیست آنهم با وسعت و گستره ی ایران خیلی ناچیزمی باشد یعنی300 میلیارد تومان.
اهمیت محیط زیست که با حیات وممات انسانها سر و کار دارند حفظ و تداوم آن مورد اهتمام قرار نگیرند، نگران کننده خواهد بود. اما مسئولان دولتی به اندازه ی ضرورت آن بودجه در نظر نمی گیرند. نهادهای مذهبی و فرهنگی که سالانه هزاران میلیارد تومان بودجه می گیرند ولی در تصحیح خطاها و اشتباهات حکومت نقش خیلی زیادی ندارند. چون خودِ بودجه های حکومتی سبب می شود که آنها خیلی نتوانند مستقل عمل بکنند. بنابراین اصلاحات و تغییرات خیلی دیر و کُند صورت می گیرد و اشتباهات مدام تکرار می شود.
امان محمد خوجلی/ 27/11/1396. / کانال فردای آزاد
نظر شما چیست ؟