افتخارات فرهنگی عدیدهی ملت سرافراز ازبک، در درازنای تاریخ اسلام فراوان بودهاند که بیگمان سرنامه و سرلوحهی همهی آنها علیشیر نوایی است و به قول خودش، نکتهی کاملی است که در صدقش سهوی وجود ندارد و از این رو در دل قائل و گوینده و پژوهنده به آئین نیکو فرود میآید:
نکتهی کامل که در صدقش نباشد اشتباه
در دل قائل به آئین نکو آید فرود
نوایی، دیوان فارسی فانی
علیشیر نوایی در جوانی، در شهر مشهد خراسان در مدرسهی معروف به مدرسه ی امام رضا (ع) تحصیل کرده و سپس به سمرقند رفته و با میرزا حسین بایقرا هم درس شده است.
برای اینجانب به عنوان یک تورکولوگ، مطالعه و تحقیق در احوال و آثار امیرکبیر علیشیر نوایی کاملا منطقی، درست و بجا و عملی نیکو می باشد که دلیل آن با خود آن است.
از سوی دیگر نوایی گذشته از خدمات شایان و دورانسازی که به زبان ازبکی ممتاز کرده، در زبان فارسی هم یک کنشگر تأثیرگذار و مکتب آفرین بوده است.
بسیاری از امّهات کتب فارسی اعم از تفاسیر قرآن مجید، کتابهای تاریخ، اخلاق، سیر، شعر، رسالات معما و دیگر گونههای نوشتاری آن عصر، به امر و توصیه و تحت حمایت او ایجاد شدهاند و علاوه بر آن، در تاریخ شعر فارسی یکی از مکتب آفرینان ادبی در عصر خویش به شمار میرفته است و من به عنوان یک ایرانی حق و وظیفه دارم که نکات روشن و تاریک زندگی و خلاقیت ادبی او و مضامین باریک اندیشگی وی را برای مردم خود و جهانیان بازنمایم. که اندکی پیش از ظهور نوایی با تخلص فانی پیدایی وقوع در تاریخ شعر فارسی مکتبی با عنوان یافته بود، در روزگار وی و تحت حمایت و اقدام مؤثر او، گسترش یافت و زمینهای برای پیدایش مکتب شعری معروف به سبک هندی گردید.
با توجه به این که خود نوایی با تخلص فانی از زمینه سازان ظهور این مکتب بود و یک شاعر وقوعی به حساب میآید که تعداد نسبتاً قابل توجهی از وقوعی سرایان به تشویق و ترغیب او این سبک شعری را گسترش دادند، پیشنهاد کردهام که سبک نام دهند این شیوهی شعر سرایی بعدها گذشته در جغرافیایی «سبک نوایی» معروف به هندی را فرهنگی ایران، در کشور عثمانی نیز رواج یافت و شاعران زیادی از آن سبک پیروی کردند.
علیشیر نوایی نابغهی تاریخ فرهنگ ازبک، نه تنها در میان همهی ملتهای ترک زبان، بلکه به دلیل جهان بینی فلسفی اومانیستی و انسانگرایانه و بها دادن به صلح و دوستی و آرامش و دانش پویا و ژرفناک خود و اندیشههای والای انسانی و ابداع و ایجاد مکاتب ادبی و ژانرهای شعری، در میان ایرانیان نیز مورد تمجید و تجلیل قرار گرفته است. خود گوید:
معنی شیرین و رنگینم به ترکی بی حد است
فارسی هم لعل و درهای ثمین گر بنگری
گوئیا در راست بازار سخن بگشوده ام
یک طرف دکان قنادی و یک سو زرگری
امروز همهی ملتهای جهان ستایشگر او به دلیل اندیشههای عموم بشری وی هستند.
من افتخار میکنم که در زندگی آکادمیک خود در کشورم ایران، توانسته ام پس از انقلاب اسلامی به تحقیقات علمی و ادبی خود در باب تأثیر او بر ادبیات ایران ادامه دهم. توانستهام یکی از بزرگترین لغت نامه های فارسی موسوم به سنگلاخ را که در باب شرح نوادر لغات آثار نوایی نگاشته شده با تصحیح انتقادی (edition critique) در سه مجلّد به چاپ برسانم. کتاب مبانی اللغه را به عنوان دستور زبان ممتاز ازبکی بر مبنای آثار نوایی انتشار دهم، مکتوبات و منشآت فارسی او را گرد آورم و برای اولین بار به عنوان کتاب مستقلی عرضه کنم. کتاب های محاکمة اللغتین و میزان الاوزان از آثار وی را با مقابله و تصحیح نسخههای خطی به دست عموم برسانم، فرهنگ لغات فارسی آثار نوایی را با نام تذییل چاپ کنم، گزیدهی دیوان های چهارگانه ی ترکی وی را انتشار دهم. و اکنون در حال آماده سازی خمسهی او و دیگر آثارش برای انتشار در ایران هستم.
در این جا مایلم دربارهی یکی از آثار مهم او اندکی سخن بگویم:
یکی از آثار ارزندهی نوایی مثنوی لسان الطیر است.
موضوع سفر مرغان به کوه قاف جهت رسیدن به مقام قرب حقیقت در ادبیات اسلامی نخست از سوی احمد غزائی در رسالة الطیور که ترجمهای از کتاب عربی امام محمد غزالی بوده است باز گفته شد و سپس ابن سینا، رسالة الطیر را نوشت و عطار نیشابوری، منطق الطیر را سرود.
برخلاف برخی ادعاها لسانالطیر نوایی ترجمهی منطق الطیر عطار نیست. بلکه باید گفت نوایی مانند اندیشمندی چون ابن سینا، غزالی و عطار، داستان معروف عروج مرغان به کوه قاف را با خود ویژگی خاصی به نظم درآورده است.
تحمیدیهای که عطار آورده 061 بیت با مطلع زیر دارد:
آفرین جان آفرین پاک را
آن که جان بخشید مشتی خاک را
و تحمیدیهی نوایی دارای 61 بیت و با مطلع زیر است:
جان قوشی چون منطق راز ائیله دی،
تانری حمدی بیرله آغاز ائیله دی.
نوایی گرچه وزن رمل مسدس مخدوف و ساختار شعری را از عطار گرفت اما مثنوی خود را در 5943 بیت و کاملا متفاوت از آثار قبلی به نظم درآورده است.
نظم و ترتیب حکایتها و ائپیزودها در لسان الطیر مطابق منطقالطیر نیست و گذشته از آن در مضامین محتوایی هم تفاوتهای برجسته و مهمی با آن دارد. در لسانالطیر 36 حکایت ضمنی وجود دارد. و با تعداد آنها در منطق الطیر متفاوت است.
آغاز لسانالطیر با شیوع نزاع میان پرندگان آغاز میشود در حالی که این موضوع در منطقالطیر نیست. یعنی نوایی به اختلاف عقاید و دیدگاه ها توجه میکند و تأکید بر آن دارد که این اختلافها منجر ظهور رهبری میشود که آنان را هدایت کند و به کنه حقیقت برساند.
نوایی پرندگان قارچغان، شینگر، تاووق، اؤردک و گؤیرچین را متفاوت از پرندگان دوازده گانهی عطار وارد داستان کرده است که هر کدام نماد اندیشه و راه و طریق اندیشگی خاصی هستند.
در منطقالطیر طاووس با مار همنشین است، ولی در لسان الطیر طاووس می گوید:
هر بیرینه اؤز طریقیدن فراق
ظاهرا تکلیف ایرور مالایطاق
در میان حکایتها به جز یک حکایت که در رسالات باز گفته آمده، همهی حکایات از زلال اندیشهی نوایی تراویده است که کاملا با مضمون اصلی داستان انطباق دارد.
نوایی به خلاف عطار که مضمون را از غزالی گرفته است و به شرح عرفان میپردازد، در مثنوی خود پایبندی به شریعت نبوی را اصل مهم وصول سالک به حقیقت میداند.
نوایی مخاطب خود را به اطاعت از خدا و عبودیت و راه یافتن به اصل شریعت و دین ترغیب میکند. بسامد کلمهی دین در لسانالطیر بیش از منطق الطیر عطار و رسالةالطیر غزالی و ابن سینا است.
نوایی شریعت را دروازهی اصلی طریقت و سلوک عرفانی میداند و در راه وصول به فنافی الله آن را اصل میشمارد و تأکید میکند که عرفان بدون دین معنایی ندارد و گمراهی پیش نیست.
نوایی در فرجام سخن به زبان عرفانی بسیار مؤثری توجه به ارکان شریعت را توصیه میکند و در پایان مناجات میگوید:
یارب اشبو طرفه شوخ دلفریب
کیم آئین وصلین منا قیلدین نصیب
گرچه مقصودیغه مبهم دیر بیان
قوش دیلین ایل کؤنلیگه قیلغیل عیان
کیم که آندین حاصل اولسا مدعا
لطف ائدین فانی نی هم قیلسا دعا
ائیله آتینگ هم دعاسین مستجاب
ایککی میز نینگ آللیدین آلغیل حجاب
مثنوی لسانالطیر به زبانهای روسی، انگلیسی، فرانسه و عربی ترجمه شده است و بارها علاوه بر ازبکستان در افغانستان و ترکیه نیز انتشار یافته است. این جانب متن تصحیح شدهی آن را بزودی در ایران چاپ انتشار خواهم داد.
به نظر من در مقایسه با موضوع عروج پرندگان به کوه قاف، لسانالطیر، نوایی بلحاظ نظم و ترتیب سخن، عدم گسیختگی معنایی و عدم در هم گوییها و نیز بلحاظ تسلسل حکایتها با هم و استنتاج دقیق مفهوم اصلی داستان، نسبت به منطقالطیر عطار و رسالة الطیور غزالی و ابن سینا برتری دارد.
نوایی با توجه به همهی این آثار و از جمله سرودهی عطار نیشابوری، خواسته است اثری برتر و دقیقتر و نزدیکتر به آرمان شریعتی خود بیافریند. عطار عارفانه صحبت میکند، ولی جهان بینی نوایی فراتر از نگرش محض عرفانی است.
✍️محمد حسین صدیق
نظر شما چیست ؟