تورکمن نیوز - هادی خرمالی: b_300_300_16777215_00_images_Magalat_Gorogly01.jpgداستان به خودی خود، نقل حوادث است، حوادثی که بر اثر کشمکش منجر به شکست  یا پیروزی می‌گردد.

از داستان تعاریف  بسیاری صورت گرفته است، آنچه  که بیش از هر تعریف در اکثر کتاب‌های داستان نویسی به چشم می خوردتعریف فورستر رمان‌نویس  و سخن  شناس  انگلیسی است. وی داستان  را چنین  تعریف می کند:داستان  نقل وقایع  است  به ترتیب توا لی  زمان  در مثل ناهار  پس از چاشت  و سه شنبه  پس از دوشنبه  وتباهی  پس از مرگ  می‌آید.
بر حسب این تعریف  عادی  اکثر داستان  بیشتر  به وقایع  به ترتیب  زمانی است  و آن چه  که مهم است شنونده  و یا خواننده  در تلاش است که بداند  بعد چه پیش خواهد آمد ، درواقع با سلاح انتظاراست  که می تواند خواننده یا شنونده را با خود داستان همراه کند .هم چنان که  شهرزاد  قصه گو برای  از عفریت  مرگ توسط شاه ظالم نجات یابد  از این سلاح  انتظار استفاده کرد  و شاه  ستمگر را به انتظار  شب بعد  نگه داشت . برای  این  که بتوان چنین  دااستانی را خلق کرد باید  عناصر داستان،  یکی پس ازدیگری درداستان  شکل بگیرد  و بتواند  خواننده  یا شنونده را با خود همراه ببرد.  بی شک داستان گوراغلی  نیز یکی از این داستان های قدیمی می‌تواند باشد.
براساس همین  ویژگی نیز داستان گوراوغلی شنیدنی وخواندنی است .انگار دیروز بود که خدا بیامرز عمو برای استفاده در کار ازهمین ابزار انتظار درگوراوغلی استفاده می کرد وداستان را در حساس ترین جا قطع می کرد وما برای ادامه ی داستان مجبور بودیم روز بعد در کنار عموکار کنیم.
گوراغلی یکی از شاهکار های  ادبیات داستانی   ترکان قدیم در اعصار گذشته است .آن چه که بیش از هر چیز در گوراغلی  به چشم می‌خورد  اعجاز داستانی و پیوند   صحنه ها ی داستان  و همچنین دیالوگ‌های بسیار گویا و پر‌معنا و دارای لغت‌های  غلیظ ترکمنی  در گذشته‌های دور است  که اینک کمترمورد استفاده در محاوره ی روزمره  قرار می‌گیرد.
خلق  داستان  گوراغلی  در آن ایام  که اغلب  آن را به عصر 12-13نسبت می‌دهند، نشان از یک  فرهنگ غنی  ادبیاتی  یک قوم دارد  که  از یک پشتوانه‌ی  حکومتی  قوی برحودار بوده است‌. نامرادی‌ها، مردانگی‌ها، افسار گسیبختگی‌ها، پیوندهای  عاطفی  در جای-جای داستان  بسیار زیبا آورده‌اند.
حماسه گوراغلی  از ادبیات  کهن یک قوم بازگو می‌کند. از ارتباط، هم بستگی ترکمن‌ها با اقوام دیگر و یا ارتباط  با شهرهای  بزرگ ایران  آن روز و همچنین ارادت  با اولیا کرام با ذکر الله ، محمد (ص) علی (ع) وصحابه ی رسول در گوراغلی نشان از ایمان قلبی قوی  و ریشه ای به اعتقادات دینی یک قوم است.
آن چه  در یک داستان  از اهمییت  ویژه ای بر خودار است پیرنگ یا طرح داستان است  در واقع  همان بنیان ، شالوده ی اصلی  داستان  را شامل می گردد، از این روپیرنگ ، وابستگی موجودات  میان حوادث  داستان  را به طور عقلانی  تنظیم می‌کند.
 روی این اصل پیرنگ داستان گوراوغلی ، دارای ساختمانی  ماهرانه ومستلزم  توانایی  رویش حوادث  درون  یک اثر سیر تحولی جالب و پویا  را داراست  و همان  پیرنگ  با محتوایش در ارتباط بوده  واین  دراثر کاملا" مشهود است.
 در یک داستان  آدم های  داستان  شخصیت های  داستان هستند واین در داستان گوراوغلی،  خود گوراوغلی  شخصیت اصلی داستان  است و شخصیتی که دائم خواننده  یا شنونده  را به خود جلب می کند  و در کنار شخصیت  اصلی ، شخصیت های فرعی  نیز ایفای نقش می کنند  و یا شخصیت  های مخالف که  مقابل شخصیت اصلی  قرار دارند مثلا" در گوراوغلی  شخصیت  مخالف هونکار پادشاه، بسیار دیده  می شود و یا شخصیت همراز مانند کؤسه ویا آغا یونس همسر گوراوغلی که شخصیت  اصلی به آن اعتقاد  واعتماد دارد ویا شخصیت هایی با خصوصیات  وخلقیاتی خلاف عرف و عادت  مرسوم  در داستان  دیده می شوند که به شخصیت  های  ضد قهرمان  معروفند  که به طریقی  به طور رابطه ای وپنهانی  می توانند مانع پیشرفت شخصیت  اصلی باشندو غالبا"چهره ای کریه ، زشت  ویا خنده آوردارنداز جمله  قری کمپر ویا زینل کمپر که مسیر زندگی گوراوغلی را تغییر می دهند. اغلب  همین  شخصیت ها  با میانجگری و مداخله ی مذبوحانه با عث ایجاد کشمکش  در شخصیت ها  را موجب
می‌شوند  ویا دیگر شخصیت  های  نزدیک  به شخصیت  اصلی  مانند کؤسه که سرکردگی  40 تن  از دوستان گوراغلی  را دارند بارها از نفوذ  عوض خان  فرزند خوانده ی گوراوغلی  ممانعت  به عمل آورده  و در جایی او را به جرم  زنا با مادر خوانده اش یعنی آغا یونس  متهم می کنند  و آغا یونس با زیرکی  و هوشیاری  این توطئه را خنثی کرده  وحتی از سر تقصیر آن ها می گذرد.
 سن اؤیونگده، عوض اوغول ادینپ ساقلاپ یؤرسینگ، بیز اونی اول حرمخانادا آغایونس بیلن چؤبله‌شیپ یاتیر دیییپ  اشیدیاریس.
این همان گره افکنی در داستان است  که به طور نا خواسته  در این داستان شکل می‌گیرد و بعضی اوقات  به طور ناگهانی  ظاهر شده  و مسیر حرکت را تغییر می‌دهد و در واقع عامل کشمکش است.
یا در ادامه با شنیدن وضعییت  نا بهنجار بزرگن توسط زینل کمپیر که با توطئه جینی همراه است، ذهن گوراوغلی را که پیمان برادری  بسته بود مغشوش وتغییر می دهد وقبل ازهرگونه  اقدام ، سعی در نابودی بزرگن بردارد وقرار گرفتن در یک موقعیت دشواربا عث می شود بر سر دوراهی قرار گیردوتاثیر حرف زینل کمپر  شخصیت ضد قهرمان  در اوموجب می شود که گوراوغلی  از پیوند عنوان برادری بگذرد ودر پس  انتقام برآید، در این جا ست که داستان  از کشمکش به بحران می رسد و کم کم داستان  به نقطه  ی اوج خود نزدیک  می شود و با یک حرکت  با عث  دگرگونی وتغییر در مسیر زندگی شخصیت  اصلی می گردد و اومنتظر پایان  بحران است. یعنی در مسیر حرکت بزرگن قرار می گیردو حتی به طور ناجوانمردانه  عزیزترین خود را از پای در می آورد وافراد پشت صحنه ی زینل کمپیرازبه ثمر نشستن نقشه شان خوشحال می شوند ،  یعنی توانسته اند دو ابر قدرت ومزاحم اعمال پلیدشان را به راحتی ازبین ببرند.
وقتی می بیند بزرگن در حال مرگ است به او نزدیک می شود  وداستان از یک مسیرحرکت   با عناصر داستانی به نقطه ی اوج خود می رسد. گوراوغلی  با صورت پوشیده  مقابل بزرگن ایستاده است . بزرگن درلحظه ی آخر حیات خود ,شخصی که جرات یافته  اوراازپای در آورده به طرف خود فرا می خواند و با تضرع می گوید:
--اولمأکام اوزینگی بیر طانت ، منینگ گوراوغلی دیان  قیامتلق  دوغانم بار و........
داستان  در اوج خود قرار می گیرد  وبا شناسایی چهره ی مذبوحانه ی زینل کمپر به
دسیسه و حیله گری اوو اربابانش  پی می‌برد و موجب گره گشایی در داستان  می‌گردد. گره گشایی در واقع  نتیجه‌ی گشودن رازها  و معماهای پشت پرده است که رخ می‌دهد.
در داستان،  بیشتر دو شخصیت  مطرح هستند ایستا و پویا، در داستان گوراوغلی، شخصیت گوراوغلی از یک شخصیت پویا برخوردار است  یعنی از تولد تا مرگ  شخصیت  وی در حال تغییر است  ومتحول می شود  و شخصیت ایستا  را می توان  همسر وی آغا یونس نام برد  که جنس  وی از پریان است  که همیشه یک چهره  ی ثابت را تا آخرعمر درکنار گوراوغلی  درتمام شرایط  حفظ می کند  و از آغا یونس  به عنوان یک شخصیت  نمادین نیز می توان یاد کرد.
 علاوه برآنچه که در داستان  مطرح است  آغاز ، میانه ، پایان  که همان  ادامه ی پیرنگ را شامل می شود دراین داستان به خوبی  کار شده است .
 ورود به داستان یکی از مطرح ترین  باب  داستان است  که با مقدمه  شروع می شود وگوراوغلی از این حیث  دارای جذبه ی  خاص خود است  که می توان با مقدمه  ی خوب  شنونده یا خواننده  را با خود همراه می کند .در ادامه با آوردن ضرب المثل  های خوب ترکمنی  ورود به داستان را واقعی تر جلوه می دهد وهمچنین سبک  نوشتاری  و گفتاری در این داستان با دیالوگ های عامیانه و زیبا  و آن چنان  دربین عامه  مطرح  بوده ، تنظیم شده است .
---گوراوغلی  نیگ  دپه سندان  قوشا یومردیغی هوددکلاب  ایندراب باشلاتدی و......
---- زیانلی دیانم  توتغایلی ، دالی ،جینلی دیانم شول دالی نگ اممینی بیز بلیارس,دالینی طایاق یولاگیترمیش دیب , اورپ اوغرادیلار. گوراغلی نگ دا قهری  گلیب , سیزنگ بیرو.........
با این گویش های عامیانه  و حتی  فحش های  عادی ، داستان سیر معمولی  خود را طی می کند  و آن چنان  زاویه ی دید راوی  با نکته سنجی یکسان بوده است  که از نکته های ظریف در داستان نمی گذرد.
--- آغا یونس  مونی گوریپ گوزی آغلاب دور، آغزی گولوپ دور و......
----بو زانگارینگ قولاغی کر اکناو دیپ آغزینی گواروغلی نیگ قولاغینگ  علقیمنه  گتریپ و....
--آی عوض  جان  خیرینی گور ، مینمک نصیب ادسن ، سنم آلان ماتانگ  خیرینی گور همیشه طویه گیه دینگ و...
ادبیات عامیانه ی  بسیار دلنشین و ضرب المثل هایی که در داستان به چشم می خورد ، به جا آورده  شده اند .
--گوراغلی مونیگ توتان  قوشینی بیر ایام  اوتوب قویبربدی  و...
ایلچا خبر چا اولوم یوقدر و.. دوشمانی  دوشک تینده گور  و..
از ارتباط قوم ترکمن با ایلات  و اقوام مختلف با ذکر شهر های ایران پیداست .
--خط یوللان  یورت لرنگ آدی ، اصفهان ، نیشابور، هاذربایجان , سیروان ، سبزوار، گریمان ، عثمان ، توریز، عربستان و...
از مایه های داستانی  می توان  از وفاداری  آغایونس  به همسرش گوراوغلی  در شرایط متفاوت زندگی  که رمقی برایش نمانده  و همه از او بریده اند ، نداشتن  فرزند ، بی وفایی دنیا ، مرگ عزیزان ,دوستان ودر انتهای داستان تنهایی و بی کسی . مرگ با عزت  وقبول مرگ  حق است و... در داستان گوراوغلی نمود عینی دارند . پیوستگی  حوادث  یکی پس از دیگری  در داستان بلند گوراوغلی  نشان از رشد ادبیات  داستانی  درآن دوره را  به رخ  می کشد  و آن چه  که  بیش از هر چیز  در ادبیات  مکتوب  ونوشتاری  ترکمن وترکان قدیم  به چشم  می خورد  تلفیق نظم و نثر است  که جدای از دشواری  این سبک  در داستان, جای بحث  ویژه را می طلبد  و در بیشتر آثار ادبیات  داستانی ترکمن  این شیوه ی داستانی مرسوم است است  که قطعا" نشان از بالندگی  ادبیات  ترکمن  در عصر 12-13 تاریخ است  که این  خود به تحقیق و تفحص  ویژه نیاز دارد.

هادی خرمالی

مطالب مرتبط:

مهم‌ترین عوامل مرگ و میر در گنبدکاووس، بیماری‌های قلبی عروقی

خوردن هله هوله خطر ابتلا به سرطان در زنان را افزایش می دهد

راهپیمایی روز جهانی قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان در غرب

کاهش و یا عدم کشت شالی در استان گلستان

آداب و رسوم قوم ترکمن خراسان شمالی در عید قربان+تصاویر

جاده روستایی چای قوشان - آجی‌قوشان در شهرستان گنبد کاووس آسف

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می‌باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی‌یابند.
نظرات منتشر شده مخاطبین به منزله تایید یا رد آن توسط تورکمن‌نیوز نیست و تنها در جهت رعایت حقوق نظر دهندگان انتشار می‌یابد.

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

Daevat Be Hamkari

shams01

آخرین خبرها

دعوت به همکاری

Hamkari Daevat02

Agahi Paziresh

bazar banner2

Banner001

Berenj Jahed

 

 

 

 

 

 

 

Kanal Telgeram