ازدواج و طلاق-تورکمننیوز- به نظر میرسد دهها میلیون کاربر ایرانی شبکههای اجتماعی که بخشی از جامعه ۲ میلیارد نفری این سرزمینهای دیجیتالی به شمار می روند، با فرصتهایی رو به رو شدهاند که کسب و کار، ارتباطات، تبادل اطلاعات و هم چنین سبک زندگی دیجیتالی آنها را دست خوش تغییر کرده است.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مستقل ترکمنهای ایران، از طرفی، استفاده گسترده این ابزار در زندگی امروز، سبک زندگی سنتی و اصیل خیلی از ایرانیها را با چالشهایی مواجه کرده که کم خوابی، کاهش میزان مطالعه، کاهش مهارتهای ارتباط اجتماعی و از همه مهم تر، گسترش فزاینده طلاقهای عاطفی در کشور، بخشی از معضلات فعالیت در این فضاست.
طلاق عاطفی، روند فزاینده ای در کشور ما دارد و البته آمار دقیقی از آن در دسترس نیست و بررسیهای تجربی، بیان گر واقعیتهایی از این موضوع مهم هستند که فضای شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای موبایلی نیز، در فراگیر شدن آن نقش موثر ایفا کردهاند.
طلاق عاطفی چیست؟
هر چیزی که مانع ارتباط نزدیک زوجین با یکدیگر در محیط خانه شود، بستر طلاق عاطفی را شکل می دهد. طلاق عاطفی را به سردی در روابط زوجین می گویند که همان طور که از نامش پیداست، از یک چالش عاطفی و حسی در میان زن و شوهر حکایت دارد.
طلاق عاطفی نام های مختلفی همچون طلاق خاموش، طلاق تاریک، و… دارد که هرگاه هرگونه اختلال در روابط عاطفی، شناختی، جنسی و زناشویی بین زوجین توام با عدم درک متقابل و همدلی باشد، باعث ایجاد بدبینی و کاهش فعالیتهای مشترک و سردی روابط زوجین خواهد شد که به مرور زمان جاذبه و اعتماد به یکدیگر ضعیف و پروسه بیتفاوتی و طلاق عاطفی آغاز می شود.
افرادی که به طلاق عاطفی گرفتار می شوند، در واقع با فاصلهاي كه از لحاظ روحي و جسمي با يكديگر دارند خط قرمزهايي را براي همديگر مشخص كردهاند و هركدام در خلوت خود ديگري را متهم مي کند و به واسطه ذهنیت های قبلی، بعضا حاضر به طرح دیدگاه ها و چالش های ذهنی خود با دیگران به خصوص کارشناسان روان شناسی و مشاوران خانواده نیستند.
طلاق عاطفی و طلاقهای زنجیرهای
طلاق عاطفی، بستر را برای طلاق های بعدی در خانه و بروز ناهنجاری های دیگر در جامعه فراهم می کند. خانه ای که در آن طلاق عاطفی بین زوجین برقرار شده است، محفلی برای دورهمی های پر خاطره و جذاب نیست و اعضای خانواده علاقمند هستند که وقت خود را بیش تر در بیرون خانه و با دوستان و آشنایان تا با یکدیگر بگذرانند.
بررسیها نشان میدهد که در خانههایی که به هر دلیلی، طلاق عاطفی بین زوجین واقع می شود، وقوع بزهکاری های اجتماعی و رفتاری میان فرزندان با روند صعودی همراه است و به همین خاطر، بروز طلاق عاطفی می تواند سبب شکل گیری ناهنجاری های گسترده و بحرانی در سطح جامعه شود. از جنبه ای می توان، تداوم طلاقهای عاطفی در جامعه را، تحلیل برنده ثروت ملی، سلامت اجتماعی، روانی و تهدیدی برای نسل کنونی و آینده کشور دانست که هم چنان با لشکر ۱۱ میلیونی مجردها و ۳۰ میلیونی کم سوادها و بیسوادها دست و پنجه نرم میکند.
در خانوادهای که طلاق عاطفی مشاهده شود، فرزندان تمایل کمتری به ازدواج خواهند داشت و اگر زوجی، کم سواد یا بی سواد باشد. با توجه به فقدان حامی مستقیم، تمایل کم تری به با سواد شدن، تحصیل کردن و دستیابی به آرمانهای علمی از پیش تعریف شده خواهد داشت. در واقع طلاق عاطفی، امید و جاه طلبی را از زوجین میگیرد و این عامل، نقش مخرب در ارتقای مهارتهای اجتماعی و فردی فرزندانشان در جامعه خواهد داشت.
زمان خاصی برای بروز طلاق عاطفی وجود ندارد. یعنی نمی شود گفت که یک زوج جوان در ۶ ماه اول یا ۴ سال اول یا ۱۰ سال اول زندگی خود در معرض طلاق عاطفی قرار دارند. خیر! شاید زوجی با دارا بودن فرزندان ۳۰ ساله هم، به واسطه مشکلاتی، طلاق عاطفی بگیرند و حتی تداوم این روند، سبب جدایی آنها پس از ۴۰ سال زندگی مشترک شود! بنابراین، نمیتوان زمان خاصی را برای طلاق عاطفی و حتی سن مشخصی را برای آن در نظر گرفت و همواره باید برای جلوگیری از وقوع آن، هوشیارانه و آگاهانه رفتار کرد.
شبکههای اجتماعی: یکی از دهها عامل!
این که شبکههای اجتماعی روزگار ما، تا چه حد توانسته نقش مخرب در روابط زوجین ایرانی ایفا کند و بستر بروز طلاق عاطفی شود، مقولهای نیست که تا کنون به طور علمی و دقیق و آماری بر روی آن فعالیتی صورت گرفته باشد. اما یافتههای تجربی و شواهدی که بعضا در زندگی روزمره با آن رو به رو می شویم ما را به این درک می رساند که افزایش استفاده اعتیاد آمیز از فناوری اطلاعات و ارتباطات به خصوص شبکه های اجتماعی، می تواند محرک خوبی برای بروز طلاق های عاطفی میان زوجین و حتی دیگر اعضای خانواده شود.
وقتی فرزندان وقتهای بسیاری از زمان زندگی در خانه را به ابزارهای دیجیتالی مانند بازی های رایانه ای و پرسه زدن در شبکههای اینترنتی صرف کنند و مادر و پدر نیز به جای صحبت با یکدیگر و ارتباط با فرزندان، در بهترین حالت مشغول فوروارد کردن عکسها و ویدئو های جالب در اینترنت به یکدیگر در فضای پیام رسانها باشند، قطعا، مهارتهای ارتباطی و تبادل تجربه و شناخت اعضای خانواده کاهش پیدا میکند.
این حالت زمانی در بین زوجین روی میدهد که آنها با حضور زیاد در شبکههای اجتماعی، کانالها و گروه های مختلف دیجیتالی، با افراد گوناگون آشنا شده و تبادل اطلاعات می کنند و در این فضا، بستر برای بد بینی و سو تفاهم، بسیار گسترده خواهد بود. در واقع بدبینیهای منشعب از فضای دیجیتالی، یکی از بسترهای توسعه طلاق عاطفی در کشور بوده که این موضوع در شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای موبایلی که گروهی از افراد، بدون هیچ ضابطهای به تبادل اطلاعات و ارتباطات اقدام میکنند، به وفور قابل مشاهده است. مثلا:
1- زوجین با کاربرانی در شبکههای اجتماعی آشنا شده و ارتباط حسی و مجازی با آن برقرار کرده و به تبادل عکس و اطلاعات اقدام میکنند.
2- زوجین وارد حریم خصوصی زوجین دیگر یا افراد مجرد در شبکههای اجتماعی میشوند.
3- زوجین مشغول لایک و کامنت و پست و فوروارد در زیر مطالب افراد متاهل یا مجرد در شبکههای اجتماعی می شوند که زمینه روابط بعدی را فراهم کرده یا فضا را برای بدبینی و سو تفاهمهای گوناگون فراهم میکند.
راهکار مقابله
روشهای بسیاری برای مقابله با بروز پدیده زشت طلاق عاطفی در جوامع مدرن پیشنهاد شده است یکی از بهترین راهکار ها، می تواند زوج درمانی باشد. در این شیوه در جلسههای مشترک بین زن و شوهر به منظور بهبود روابط آنها با همکاری مشاوران و کارشناسان، تلاش برای سازش مشکلات آنها انجام میشود که موجب افزایش شناخت زوجها از یکدیگر و روابط زناشویی میگردد.
راهکار بعدی، استفاده مسولانه و اثر بخش از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی توسط زوجین است. شبکههای اجتماعی، هم چون شمشیر دو لبه میتواند روابط اجتماعی افراد را تقویت یا آن را به شدت تضعیف کند. این هنر استفاده کننده و کاربر است که می تواند بر اساس نیازها و ظرفیتهای خود، دنیایی از فرصتها را برای خود و خانواده از این طریق فراهم کند یا عاملی برای طلاقهای عاطفی و در نهایت فروپاشی خانواده شود.
رسانه ملی میبایست در زمینه طلاقهای عاطفی و شبکه های اجتماعی، بی پروا تر به تولید برنامه و شفاف سازی در جامعه برای آگاه سازی اثربخش اقدام کند. پرهیز از ارائه آمار و اطلاعات و شفاف سازی و طرح مساله، آتش را هم چنان زیر خاکستر پنهان می کند و شمار کلاهبرداریهای سایبر و مجرمان اینترنتی و ناقضان حریم خصوصی را کاهش نخواهد داد.
برای مقابله با پدیده شوم طلاهای عاطفی در جامعه جوان ازدواج زده ایران، آگاهی بخشی کاربردی به طیف جوان و حتی مسن جامعه اطلاعاتی کشور در زمینه آسیبهای شبکههای اجتماعی ضرورت دارد. ضرورتی که باید از مدارس آغاز شود. نه از ماههای اول ازدواج!
منبع: روزیاتو