به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ترکمن؛ این گروه خودجوش و مردمی در کنار سایر گروهها و مدیران اجرایی شهرستان، زمینهساز بیشترترین حضور مردمی در سطح شهرستانهای کشور با رقم حدود ۹۰% در دو انتخابات گذشته بودند.
هدف نخست این گروه به تأسی از فرامین امام راحل و مقام معظم رهبری، دعوت عمومی و ترغیب مردم برای نمایش وحدت و همدلی با نظام و مدیران کشور است. دومین هدف یاشاولیهای گنبدکاووس خنثی ساختن تبلیغات شوم دشمنان جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن آمریکا مبنی بر نارضایتی اقلیت های قومی و مذهبی از نظام حاکم و عدم همراهی با نظام است. سومین هدف نیز انتخاب کاندیداهای اصلح است.
فعالیت آزادانه گروههای اجتماعی و انتخاباتی اقلیتهای قومی به ویژه ترکمنها در شهرهای مختلف استان گلستان و از جمله یاشاولیهای آغزی بیرلیک گنگشی و حضور حداکثری مردم ترکمنصحرا با ترغیب و تشویق این گروهها، بزرگترین و مستندترین مدرک زنده ای است در خنثی ساختن تبلیغات سو دشمنان ملت بزرگ ایران که هیچ کشور و نهاد بینالمللی نمیتواند آن را انکار نماید.
این کنش اجتماعی در برانگیختن واکنش عمومیتر و کشاندن آحاد مردم به پای صندوق های رأی مؤثر بوده و هست زیرا یاشاولیگری یا ریش سفیدی سنتی دیرینه در میان همه اقوام ایرانی و به ویژه قوم ترکمن محسوب میشود.
طبیعی است این سنت نیز همچون سنن و نمادهای دیگر قومی مثل زبان، پوشش، ادبیات، آداب و رسوم در بین اقوام کوچکتر و پای بندتر به آیین و سنن گذشته، از جایگاه قویتری برخوردار باشد.
مشابه این حرکت انتخاباتی همواره در شهرهای بزرگ کشور و از سوی تشکلها، احزاب، گروهها، جبههها، گروههای صنفی و دانشجویی، روحانیون و اقلیتهای شهرستانی ساکن پایتخت مثل شاهرودیهای مقیم تهران و امثالهم دیده میشود که منجر به ارائه لیست کاندیداها می شود و حرکت یاشاولیهای گنبدکاووس نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
* نگاهی به ترکیب یاشاولیهای گنبدکاووس
یاشاولیهای آغزی بیرلیک گنگشی گنبدکاووس مرکب از حدود ۴۰ نفر از افراد شناخته شده و دلسوز نظام و مردم به همراه ۱۶۰ نفر از معتمدین محلات مختلف شهر (امین اعضاها) است که در یک حرکت دموکراتیک و مردمی نسبت به انتخاب کاندیدا یا کاندیداهای مورد نظر خود در انتخابات مجلس و شورای شهر اقدام می کنند.
تصمیم این گروه ۲۰۰ نفری منتخب مردم محلات و مناطق مختلف شهر، به عنوان جامعه آماری یا نمونه آماری، بر اساس قوانین پژوهشی و جامعه شناسی به کل جامعه آماری تعمیم و پیشنهاد می شود.
طبق یافته های علمی پژوهشی و جامعه شناختی؛ “جامعه نمونه یعنی نمونههایی که انتخاب میشوند باید منعکس کننده این مثال باشند (مشت نمونه خروار است) به عبارت دیگر جامعه نمونه از نظر صفات و خصوصیات باید مشابه جامعه کل و همگن و هماهنگ با آنها باشد. (مبانی جامعه شناسی – محمدرضا رضایی- نشر دانشگاه آزاد)
* انتقاد به یاشاولیها
برخی افراد به عملکرد یاشاولیهای گنبدکاووس انتقاداتی وارد می کنند و این امری طبیعی و پذیرفته شده است.
ابتدا باید گفت که یاشاولیهای هم مثل همه انسان ها امکان خطا و اشتباه دارند و هیج کس منکر این مهم نیست. یاشاولیها هم بارها وبارها در جلسات عمومی به این مهم اذعان نموده اند.
دوماً گروه خودجوشی که سازماندهی اصولی و اساسی ندارد باید در کوران فعالیت و عمل پخته تر و آبدیده تر شود تا میزان اشتباهات آن به حداقل برسد.
ضریب خطا و اشتباه در همه گروه ها و احزاب رسمی و سازمان یافته ایران و جهان و حتی در ارکان حاکمیتی همه کشورها که دارای چارت قانونی، اعتبارات کلان، متخصصین و کارشناسان زبده و استخدام شده هستند؛ نیز به وفور دیده می شود. اگر غیر از این بود هر قانونی یک بار تصویب و اجرا می شد و نیازی به اصلاح و ترمیم نداشت و هیچ اعتراضی هم در دنیا شکل نمی گرفت.
سوماً منتقدین می توانند با حضور در بین یاشاولیها و بیان نظرات و انتقادات خود یا جواب قانع کننده دریافت کنند یا یاشاولیها را مجاب به اصلاح روش کنند. یاشاولیها همواره گفته اند که در ما به روی همه باز است.
بررسی اهم انتقادها:
تصمیم گیری یاشاولیها برای مردم و محدود کردن آزادی انتخاب
یاشاولیها یا هیچ گروه دیگری نمی توانند برای مردم تصمیم بگیرند. مردم ایران و گنبدکاووس آن قدر آگاهی، بصیرت و شناخت دارند که اجازه نخواهند داد کسی برای آنان تصمیم بگیرد و یا آزادی رأی آن ها را محدود کند.
کارکرد یاشاولیها مشابه کارکرد گروه ها و احزاب است که کاندیدای موردنظر خود را معرفی و تبلیغ می کنند ولی هیچ اجبار یا تصمیمی در کار نیست. اصولاً یاشاولیها هیج امکان یا اهرمی برای اجبار و یا محدود کردن آزادی مردم ندارند و وجود برخی منتقدین و مخالفین خود شاهد این مدعاست در غیر این صورت همه باید تابع یاشاولیها می شدند که الحمدلله چنین نیست. زیرا ضرورت و لازمه پیشرفت و توسعه هر جامعه و گروهی، وجود انتقاد و تضارب آرا است.
نحوه انتخاب یاشاولیهای شهر وروستاها
حدود ۴۰ نفری که پایه گذار یاشاولیهای گنبدکاووس بودند؛ در یک حرکت خودجوش مردمی گردهم آمدند ولی برای این که به قول منتقدین برای مردم تعیین تکلیف نکنند (هرچند که این امر در احزاب و گروه های سیاسی در ایران و جهان متداول است)؛ در انتخابات شورای شهر ۱۶۰ نفر از معتمدین محلات ۲۰ گانه (امین اعضاها) را با حق رأی مساوی با یاشاولیها به جمع خود اضافه کردند و تصمیم نهایی را ۲۰۰ نفر گرفت نه ۴۰ نفر یاشولی!
در انتخابات مجلس که گستره وسیع تری دارد و روستاها نیز در این امر دخیل هستند؛ به نسبت جمعیت روستاها، قریب به ۶۰۰ نفر به عنوان یاشاولی روستاها به این جمع اضافه شد و تصمیمات بر اساس رأی این جمع کثیر، یعنی ۴۰ یاشاولی، ۱۶۰ امین اعضای شهری و ۴۰۰ یاشاولی روستایی صورت گرفت.
نکته مهم تر این که یاشاولیهای روستایی توسط خود روستاییان انتخاب و به یاشاولیها معرفی شدند. به عبارت دیگر در انتخاب امین اعضای محلات و یاشاولی روستاها، یاشاولیهای گنبدکاووس هیچ نقشی نداشتند بلکه تأکید می کردند که حدالامکان از همه گروه ها، طوایف و سلایق استفاده شود.
در واقع در هر دو انتخابات، یاشاولیها درصد ناچیزی از کل آرا را در اختیار داشتند و این در حالیست که خود یاشاولیها هم نظرات همگن نداشتند و در موارد مختلف اختلاف نظر داشتند ولی در نهایت از آرای اکثریت تبعیت نمودند.
تعیین رزومه، درصد امتیاز رزومه و کمیته ارزیابی رزومه
فاکتورهای ارزیابی رزومه کاندیداها توسط کمیته ای مرکب از اساتید دانشگاه و افراد باتجربه انتخاباتی تنظیم شد. تنظیم کنندگان میزان درصد امتیاز رزومه را ۷۰% و آرای ۶۰۰ یاشاولی شهر و روستا را ۳۰% پیشنهاد دادند که در میان یاشاولیها به شدت مورد انتقاد قرار گرفت زیرا یاشاولیها رأی ۶۰۰ معتمد و نمایندگان مردم را ارجح تر از رزومه می دانستند. ولی باز هم خود تعیین کننده این درصد نبودند و در نهایت کمیته ای مرکب از ۱۸ نفر برای تعیین درصد رزومه و آرای یاشاولیها با ترکیب ۱۲ نفر از ۶ دهستان و ۶ نفر از امین اعضاهای محلات شهر تشکیل و در حضور اعضای کمیته تنظیم کننده و چند نفر یاشاولی به عنوان ناظر و بدون حق رأی، تصمیم گیری کردند.
با رأی این کمیته درصد امتیاز رزومه ۳۰% و آرای ۶۰۰ نفر ۷۰% تعیین شد. اکثریت تنظیم کنندگان به رأی این کمیته تسلیم شدند ولی این انتخاب به مذاق یکی از تنظیم کنندگان خوش نیامد و چون پیشنهاد ایشان رأی نیاورد؛ هنوز هم آن را به عنوان خلف وعده یاشاولیها مطرح می کند!
به عبارت دیگر در تعیین میزان درصد رزومه و رأی ۶۰۰ نفر، یاشاولیها هیچ نقشی نداشتند و تابع نظر نمایندگان دهستان ها وامین اعضاهای محلات بودند. پس از آن گروهی دیگر بر اساس موارد تنظیم شده، امتیازات هر یک از کاندیداها را با توجه به مدارکی ارسالی آنان، تعیین و در پاکتی مهر و موم نمودند تا این که در تالار بابایی و در حضور ۶۰۰ یاشاولی باز و امتیازات قرائت شد.
تعیین تعداد کاندیداهای مورد حمایت یاشاولیها در مجلس دهم – ۳ ، ۲ یا ۱ نفر
یکی از مسایل مطرح در بین یاشاولیها، انتخاب تعداد کاندیدا یا کاندیداهای مورد حمایت این گروه بود. گروهی معتقد بودند برای جلب نظر بیشتر مردم باید ۲ نفر معرفی شوند ولی برخی دیگر برای جلوگیری از تشتت و پراکندگی آرا به انتخاب یک نفر نظر داشتند.
برای حل این اختلاف نظر، قرار شد در اجتماع ۶۰۰ نفر از یاشاولیهای شهر وروستا در تالار بابایی در این مورد هم رأی گیری شود و همگان شاهد بودند که در حضور برخی مدعوین و نمایندگان و کاندیداهای ادوار مجلس از جمله مهندس رستگار و امان قلیچ شادمهر و با رأی معتمدین شهر و روستاها و در عین دمکراسی و آزادی . . . نفر به انتخاب یک نفر رای دادند.
پس این ادعا که یاشاولیها ابتدا روی ۳ نفر نظر داشتن بعد تغییر رأی دادند کاملاً بی اساس است زیرا یاشاولیها هیچ تصمیمی در این مورد نگرفتند و چنین حقی نیز نداشتند و این تصمیم را هم به معتمدین مردم واگذار کردند.
تصمیم گیری در پشت پرده
در نشست ها محدود یاشاولیها هیچ تصمیمی گرفته نمی شود بلکه همان گونه که اشاره شد تصمیمات توسط معتمدین خود مردم گرفته می شود. بدیهی است هر حرکت جمعی و گروهی نیازمند برنامه ریزی، مدیریت، تدارکات و پشتیبانی است و کسانی که تجربه کار مدیریتی و گروهی دارند واقفند که این تصمیم ها در جلسات محدودتر گرفته می شود نه در حضور همه مردم!
به عنوان مثال در هر انتخاباتی، نمایندگان مجلس و مدیران و کارشناسان وزارت کشور، قوانین، شرایط و نحوه اجرای انتخابات را تصویب و اجرا می کنند و مردم تنها در روز انتخابات پای صندوق ها می روند. یا در یک برنامه فرهنگی و هنری، گروهی علاقمند یا مسئولین برگزاری مراسم، برنامه های اجرایی، گروه های شرکت کننده، زمان اجرای برنامه توسط هر گروه و . . . را مشخص می کنند و مردم تنها در زمان اجرا حضور پیدا می کنند. در هر دو مثال آیا امکان این هست که مردم در همه این موارد هم حضور دخیل باشند؟
اصلاح ساختار یاشاولیها
ساختار چیست؟ ساختار این گونه تعریف شده است؛ مجموعه ای از اجزا برای ایجاد یک کل است.
“ساختار سازمانی روشی است که یک سازمان برای نظم دادن به افراد و کارها در پیش میگیرد تا بتواند از این طریق وظایف را به بهترین شکل انجام دهد و به اهدافش برسد.”
“محققان ۴ تصمیم اساسی برای شکل دادن به ساختار سازمانی معرفی کرده اند؛ ۱- تقسیم کار، ۲- دپارتمانیزه کردن یا بخش بخش کردن امور، ۳- تعیین مدیر و تعداد افراد هر گروه ۴- مشخص نمودن شیوه کار و روش تصمیمگیری” (ساختار سازمانی چیست؟ – حسام حسین پور)
این فاکتورها به نوعی در یاشاولیهای گنبدکاووس نیز دیده می شود. ۱- تقسیم کار مثل کمیته های روستایی و شهری، تعیین سخنگو، مدیر جلسات، مسئول برنامه ریزی و تدارکات؛ ۲- بخش بخش کردن کارها مثل بخش روستایی و شهری، محلات، گروه تنظیم و ارزیابی رزومه؛ ۳- تعیین تعداد نفرات محلات و روستاها بر اساس معیاری مشخص و میزان جمعیت روستاها؛ ۴- تعیین شیوه کار مثل تهیه رزومه، نحوه نمره دهی به رزومه، میزان امتیاز رزومه، مدت سخنرانی کاندیداها، نحوه انتخاب تعداد کاندیداها و شیوه انتخاب کاندیدای مورد نظر.
حال دوستانی که منتقد ساختار یاشاولیها هستند به راحتی می توانند نظرات پیشنهادی و اصلاحی خود را با یاشاولیها در میان بگذارند و اگر رأی اکثریت را کسب کند مسلماً تغییرات اعمال خواهد شد. طبق روال رایج در بین یاشاولیها، هیچ یک از یاشاولیها، بر اساس شرایط سنی یا موقعیت اجتماعی و مقام علمی نمی توانند به تنهایی تصمیم گیری نمایند. تصمیم گیری ها در بین یاشاولیها همواره بر اساس خرد جمعی، دمکراسی، رأی گیری و با نظر اکثریت بوده و هست.
غالب منتقدین ادعا می کنند خواستار اصلاح ساختار یاشاولیها هستند و بارها و بارها این نظر خود را در نشست ها و گروه های مجازی بیان نموده اند ولی هیچ گاه ریز این موارد اصلاحی را عنوان نکرده اند و یا به یاشاولیها انتقال نداده اند در حالی که همه این منتقدین در دوره های گذشته جزو بدنه یاشاولیها بوده و هنوز هم هستند!
از طرفی معمولاً اصلاح از درون یک گروه و جامعه انجام می شود نه از بیرون. این منطقی نیست که تعدادی خود را از یاشاولیها منفک کنند و خود را منتقد جلوه دهند؛ در حالی که می توانستند در همان جمع یاشاولیها بمانند و نظرات خود را مطرح کنند و با رعایت دموکراسی تابع نظر اکثریت باشند.
* نتیجه گیری
هنوز هم دیر نشده و همه منتقدین می توانند نظرات اصلاحی قابل اجرای خود را در جمع یاشاولیها مطرح کنند. طبیعی است همان گونه که هیچ یاشاولی حق ندارد و نمی تواند از طرف جمع تصمیم گیری کند؛ نظر هیچ منتقدی نیز بدون آرای اکثریت قابل قبول و اجرایی نخواهد بود. بر اساس اصول اولیه دمکراسی، منتقدین نباید انتظار داشته باشند هر آن چه آنان می گویند بی چون و چرا پذیرفته شود.
حال قضاوت با مردم عزیز گنبدکاووس و روستاهای شهرستان است که آیا یاشاولیهای گنبدکاووس قدرت انتخاب آنان را محدود و به جای آن ها انتخاب می کنند؟ تعداد محدودی از یاشاولیها در جلسات خصوصی و پشت پرده تصمیم می گیرند یا همه تصمیمات توسط نمایندگان و معتمدین محلات و روستاها گرفته می شود؟ تنها رسالت یاشاولیها زمینه سازی حضور حداکثری و انتخاب کاندیدای یا کاندیداهای اصلح توسط امین اعضاهای شهری و یاشاولیهای روستایی است.
این نکته نیز قابل توجه است که هیچ حرکت اجتماعی و گروهی بدون منتقد و مخالف نبوده و نخواهد بود و یاشاولیهای آغزی بیرلیگ گنگشی هم از این امر مستثنی نیست.
افتخار و نقطه قوت حرکت اجتماعی و انتخاباتی یاشاولیهای گنبدکاووس، ضمن احیاء یکی از سنن کهن و پسندیده اسلامی و قومی، مقبولیت عمومی و حمایت قاطع مردم است و این گنجینه گرانبهایی است که کمتر منتقدی می تواند آن را دستخوش تغییر کند چون به قول امام راحل؛ میزان رأی مردم است و حرف آخر را مردم در پای صندوق های آرا می زنند!
منبع: منصور آق- دانشجویان ترکمن
نظر شما چیست ؟