اما امروزه در خصوص تامین امنیت، حکومتها به چند دسته تقسیم می شوند. حکومتهایی که هم نظم و امنیت دارند هم آزادی و توسعه مانند کشورهای صنعتی غربی، حکومتهایی که فقط امنیت دارند مانند کره ی شمالی و ترکمنستان بدون آزادیهای سیاسی اما مردمشان از فقر و بی کاری رنج می برند، حکومتهایی که فقط آزادی دارند مانند عراق و افغانستان و سوریه و یمن و لیبی اما بدون نظم وامنیت. مردم این کشورها هم از فقر و بیکاری رنج می برند، حکومتهایی که امنیت خوبی دارند اما وجود آزادی درآن نسبی و همراه با قید و بند است مانند ایران.
حکومتهایی هم وجود دارند که بدون آزادیهای سیاسی و با برقراری نظم و امنیت و با باز گذاشتن سه بخش اقتصاد و اجتماع و فرهنگ توانسته اند توسعه ی لازم را بوجود آورند مانند چین. حکومتهایی هم هستند که با داشتن نظم و امنیت و آزادیهای سیاسی نتوانسته اند مانند بقیه ی کشورهای اروپایی پیشرفت بکنند و توسعه بیابند مانند یونان. حکومتهایی هم بوده اند که با برقراری نظم و امنیت آهنین و بدون آزادیهای سیاسی در امورنظامی و تسلیحاتی پیشرفتهای زیادی را به دست آورند ولی به دلیل ضعف در علوم انسانی و اجتماعی و غفلت ازامور داخلی فرو پاشیدند مانند شوروی سابق.
خیلیها امروز نظام جمهوری اسلامی را به دلیل برقراری امنیت در منطقه ی آشوب زده ی خاورمیانه مورد تجلیل قرار می دهند که در جای خود بسیار نیکوست. اما تنها امنیت می تواند برای حکومت مشروعیت و مقبولیت وکارآمدی بوجود بیاورد؟ یا مشروعیت وکارآمدی بیشتر از اینها نیاز دارد؟ البته خیلی از کارشناسان معتقدند برقراری نظم و امنیت وظیفه ی هر حکومتی است که نمی تواند به خاطر آن بر سر کسی منت بگذارد.
همان مقدار که مردم به امنیت نیاز دارند خودِ حکومت هم به امنیت نیاز دارد و گرنه مشروعیت و مقبولیتش زیر سئوال خواهد رفت و یک حکومت ضعیف و ناتوان تلقی خواهد شد. آنها معتقدند مگر حکومت پهلوی در ایران امنیت برقرار نکرده بود پس چطور مردم ایران علیه اش قیام وآنرا سرنگون کردند؟ مگر حکومت صدام حسین در کشورش امنیت نداشت؟
مگر حکومت عربستان سعودی در کشورش امنیت برقرار نکرده است؟ آیا ما می توانیم به مردم این کشوربگوییم چون حکومت شما امنیت برقرارکرده است دیگر کمبودهایتان را نادیده بگیرید و دیگر اعتراض نکنید؟ اگر قرار باشد به خاطر برقراری امنیت کسی اعتراض نکند خیلی از موضع گیریهای ما در حمایت از بهارکشورهای عربی و اعتراضات به حق مردم تونس و لیبی و مصر زیر سئوال خواهد رفت.
پس بنابراین وجود امنیت به تنهایی نمی تواند مشروعیت و مقبولیت وکارآمدی برای یک نظام سیاسی بوجود آورد. مگر اینکه با اقدامات تکمیلی دیگر همراه نباشد. امنیت شرط لازم و اولیه است اما شرط کافی نیست. پس ما می توانیم در کنار نظم و امنیت و با گسترش آزادی های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و با قوه قضائیه ی غیر سیاسی و مستقل و سیاست خارجی صلح آمیز و با بکارگیری عقل جمعی مردم و اندیشمندان مدار توسعه را به تدریج طی نماییم.
نوشته: امان محمد خوجملی
نظر شما چیست ؟