به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی ترکمن های ایران، مولاوردی می گويد: هنوز ما اين سرمايهگذاری را برای جذب گردشگر داخلی انجام ندادهايم و خيلی از ايرانی ها شايد هيچ شناختی از مختصات ساير مناطق كه استعداد مقصد شدن را دارند، نداشته باشند و بيشتر ترجيح می دهند به شمال كشور بروند كه شناختهشدهتر است.
يكی از پرسشها اين است كه آيا رئيسجمهور هم تكاپويی برای حل معضل كولبری و معيشت اين دسته از هموطنانمان دارد و چگونه تلاش می كند مشكل آنها برطرف شود.
مولاوردی در پاسخ به اين پرسش كه رئيسجمهور چه پيگيری ها و اقداماتی برای حل معضلات معيشتی كولبران می كند، توضيح می دهد: رئيسجمهور نگرانی دارند از اين بابت كه مبادا مصوبات، اعتبارات و تسهيلاتی كه در نظر گرفته می شود اثربخشی لازم را نداشته باشد و خروجی و نتيجهای كه می خواهيم را از آن نگيريم.
ايشان معتقدند انكار اين پديدهها كه تا به حال هم جواب نداده است سرپوش گذاشتن روی آن است و بايد بياييم ببينيم چه علل و عواملی منجر به بروز اين وضعيت شده است، اين را هميشه تاكيد می كنند كه يک راهحل اساسی و بلندمدت داشته باشيم.
وقتی فصول منشور حقوق شهروندی را مرور می كنيم به داشتن حق اشتغال و كار شايسته و كيفيت زندگی اشاره شده است، اما وقتی به منطقهای نظير استان كردستان نگاه می كنيم و با مساله كولبری مواجه می شويم، میبينيم كه همين مفاد حقوق شهروندی در عمل در آنجا اجرا نشده است.
قبل از پرداختن به محورهای منشور حقوق شهروندی بايد ببينيم چه مستنداتی را می توانيم ارائه دهيم كه اين حقوق در فرآيند آن محقق شود. قبل از پيروزی انقلاب اسلامی ۵ برنامه و بعد از انقلاب هم ۵ برنامه توسعهای تاكنون اجرای شده است.
با توجه به مسووليتی كه در دولت قبل داشتم و بايد برای تدوين برنامه ششم آسيبشناسی می كرديم بيشتر در جريان كيفيت اجرای برنامههای ۵ ساله قرار گرفتم.
اين بررسی ها و آسيبشناسی ها دقيقا اين واقعيت را به همه ما ثابت كرده است كه جامعه ما از توسعهنيافتگی متوازن و در خوشبينانهترين حالت از توسعهيافتگی نامتوازن رنج ميبرد. همچنين بررسی ها نشان می دهد به طور متوسط ۳۰ درصد از برنامههای قبلی اجرا شده است كه بخشی از آن برمی گردد به آرمانگرايانه بودن و كلی گویی اين برنامهها كه سعی شد در برنامه ششم توسعه از اين نحوه برنامهنويسی پرهيز شود. در برنامه ششم تمركز و تاكيد بر توسعه متوازن منطقهای بوده است.
تلقی عمومی بر اين است كه ما با نوعی عقبماندگی يا عقبنگهداشتهشدگی در برخی استانها مواجه هستيم. در مورد استانهای مرزی نظير كردستان اين احساس وجود دارد كه به صورت تعمدی عقب نگه داشته شدهاند.
اگر شرايط و وضعيت استان آذربايجان غربی كه خود من از آنجا هستم را نيز مرور كنيد شباهتهای بسياری با استان كردستان دارد و احساس و برداشت مردم آن استان هم همين است. شايد بخش اعظم آن به سبب مرزی بودن استانهای مورد اشاره باشد كه دهههاست نگاههای امنيتی را به نگاههای اقتصادی تغيير نداده است به همين دليل بر تهيه و بهكارگيری اطلس و نقشه آسيبهای اجتماعی و سند آمايش سرزمينی و مساله محوری برای اجرای برنامه ششم تاكيد شد و درست پس از تدوين و تصويب برنامه ششم به دورهای می رسيم كه در آن دولت يازدهم از منشور حقوق شهروندی رونمایی می كند.
در دولت دوازدهم میبينيم كه به اين نكته توجه ويژه شده است و رئيسجمهور در ابلاغ پيوست احكام وزرا، به عنوان يكی از اولويتهای عمومی كه مشترک ميان تمام وزارتخانههاست، بر اجرای منشور حقوق شهروندی تاكيد كرده است كه در برنامههای خودشان حتما اين مهم را مدنظر قرار بدهند.
شما مشخصا موضوع كولبران را در سوالتان مطرح كرديد اگر وارد مصاديق شويم علاوه بر آن میبينيم كه در پيگيری اجرای منشور حقوق شهروندی از نظر ابعاد مختلف توسعه، وضعيت گروههای مختلف و قرارگرفتنشان در پستها و مناصب مورد مطالبه است و احساس تبعيضی در اين استانها مطرح است، مثلا بين اهل سنت و شيعه و ما درباره همه اين موارد اينجا محلرجوع هستيم و تصور كلی بر اين است كه حوزه حقوق شهروندی، يعنی بُعد مربوط به حق سياسی و مدنی شهروندان و لاغير! در حالی كه ما در منشور ٢٢ حق و ١٢٠ ماده داريم كه مجموعه حقهایی را دربر می گيرد كه به نوعی حقوق انسانی هستند، اما در ارتباط با ديگران، جامعه، دولت و حقهای انسانی خود فرد كه اينجا پای تكليف در مقوله حقوق شهروندی به ميان می آيد تا بتواند از اين حقهايی كه بايد برخوردار باشد، پاسداری كند.
اگر بخواهيم به موضوع بومگردی در كردستان و جايگزينی آن با كولبری برسيم بايد كمی بيشتر مصداقی صحبت كنيم. نكتهای كه هست، اين است كه در انتخابات رياستجمهوری سال ۱۳۹۲ استان كردستان بعد از سيستان و بلوچستان بيشترين رای را به آقای روحانی داده بود. دستكم در سيستان و بلوچستان ما شاهد بوديم با مديريت «علی اوسط هاشمی» به عنوان استاندار، زنان در مديريت رشد و پيشرفت خوبی داشتند، ولی در كردستان چنين اتفاقی رقم نخورد، چه برسد به بخشهايی چون گردشگری و بومگردی؟
بله، با ارادهای كه دولت و تكاپويی كه زنان نشان دادند يک اتفاقی حداقل برای زنان آن منطقه افتاده است و اينكه توسط دولت ديده شدند، ولی در كردستان با اين معضل هنوز مواجه هستيم. هنوز زنان كردستان آنچنان كه بايد و شايد نتوانستند پيشرفت كنند و جايگاه مناسب خود را در مديريت استان به دست آورند. البته در آذربايجانغربی هم همينطور است. اگر آذربايجانغربی را كه مشابهتهای بسياری با كردستان دارد از نظر بگذرانيم، میبينيم كه وضعيت زنان در آن استان هم مناسب نيست و به تازگی يک زن، بخشدار مركزی شده است. شايد تحتتاثير و متاثر از فرهنگ و نگاه خاص حاكم بر آن استانها باشد كه شاهد وضعيت موجود هستيم .
آقای رئيسجمهور در آخرين ديدار ماه رمضان خود، خطاب به خبرنگاران گفت: شما انتظارات را بالا می بريد. ما اصلا در مورد كردستان نمی خواهيم انتظارات را بالا ببريم، بهويژه در شرايط كنونی كشور، اما پيشنهاد جايگزينی توسعه بومگردی به جای كولبری نياز به سرمايهگذاری های كلان ندارد. مثل سرمايهگذاری صنعت نيست كه بودجه كلان بخواهد و زمان زيادی برای نتيجه بطلبد. ما مجموعه گزارشی از منطقه مرزی سردشت تهيه كرديم كه كولبران آن منطقه می گفتند اگر اين كار را نكنيم چه كنيم؟ اين يعنی دولت هيچ راه جايگزينی برای معيشت آنها ارائه نکرده است. چگونه می توان انتظار داشت كه تا پايان برنامه ۵ ساله اين وضعيت بهبود يابد؟
اجرای قانون برنامه ششم توسعه تازه شروع شده است و در آغاز راه است و اينطور نيست كه چند سال را صرف اجرای اين سند كرده باشيم و الان اين سوال را مطرح كنيم پس نتيجهاش در عمل چه شد و خروجی ملموسش كجاست؟!
شايد بايد بگوييم خدا را شكر كه بسته شدن مرز در غرب كشور و تغييراتی كه برای كنترل ارز اعمال شد به موج دوم و سوم اعتراضات در ميان مرزنشينان منجر نشد. اما نياز به شتاب بيشتری در استانهای مرزی، به ويژه كردستان يا مناطقی چون سردشت و بانه وجود دارد. نمی توانيم به حوصله و طمانينه چند دهه گذشته پيش برويم.
پيگيری اجرای درست برنامه ششم توسعه يكی از راهكارهای ما است، از سوی ديگر تا جايی كه من در جريان هستم ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در تمام استانها وزير معين تعيين كرده است. بايد ببينيم وزير معين استان كردستان چه پروژهها و اقداماتی را در اين چارچوب تاكنون پيگير بوده است.
همچنين در بحث اشتغال روستايی، تخصيص تسهيلاتی كه از منابع صندوق توسعه ملی اختصاص به اين موضوع پيدا كرده است، هم تازه شروع شده است؛ حركتی كه به نظر می رسد اگر به درستی به اجرا دربيايد و به نتيجه برسد می تواند در توسعه اشتغال روستايی كه در شرايط فعلی بسيار هم اساسی است موثر باشد كه بايد ببينيم تا چه اندازه اين استان توانسته است اين اعتبارات را جذب كند، مثل خيلی از استانهای ديگر، اين وضعيت خاص استان كردستان نيست، ولی بنا به دلايل عديده احساس عقب نگه داشته شدگی، احساس محروميت، احساس نابرخورداری، در يكی، دو تا از استانهای ما خيلی بيشتر از ساير استانها است. گفتنی است در برنامه اشتغال فراگير در سال ١٣٩٦ برای ايجاد ٩٧ هزار شغل كه توسط معاون اول رييسجمهور ابلاغ شده است، ١٣ رشته در بخش گردشگری و صنايع دستی مورد تاكيد قرار گرفته است، از جمله ايجاد، توسعه و تقويت جاذبههای گردشگری و اقامتگاههای بومگردی كه منحصر به استان يا استانهای خاصی نيست و جلب اعتماد خيلي سختتر ميشود.
اگر متمركز بر بومگردی به جای كولبري صحبت كنيم نياز به بسترسازي در زمينه گردشگري داريم. بديهي است كه توسعه زيرساختهاي گردشگري نظير جادهسازي يا توسعه حملونقل خود نيازمند سرمايهگذاري سنگين است، اما بومگردي به اندازه شيوههاي ديگر گردشگري نيازمند سرمايهگذاري كلان نيست. كافيست توجه مناسبي از سوي دولت صورت گيرد. اين نكته وقتي مهم ميشود كه به خاطر آوريم آقاي روحاني در روزهاي پيش از انتخابات سال ۱۳۹۲ بر توسعه گردشگري تاكيد داشت و حتي استعارهاي به كار ميبرد و درآمد حاصل از گردشگري را با عدد ۳ هزارميلياردتوماني ناشي از اختلاس بزرگ در دولت دهم مقايسه ميكرد. آيا آقاي روحاني الان حاضر است بر اين محور توسعه تاكيد كند؟
اتفاقا يكي از موضوعات خاص و محورهاي قانون برنامه ششم توسعه بحث توسعه گردشگري است يعني يكي از موضوعاتي كه ميتواند محرك توسعه باشد يا موانع توسعه را از سر راه بردارد، توسعه گردشگري است. تا جايي كه من شاهد هستم، به جرات ميتوانم بگويم هيچ جلسهاي نيست كه رييسجمهور براين موضوع تاكيد نكنند، در سخنرانيهايشان مخصوصا در استانها كه قطعا به اين موضوع اشاره ميكنند، در دولت هم همينطور و روي بحث توسعه گردشگري بسيار حساس هستند و اينكه ما بايد سرمايهگذاري اساسي روي گردشگري داشته باشيم. در مورد توسعه گردشگري در استان كردستان با توجه به ظرفيتها، استعدادها و جاذبههاي گردشگري كه دارد از ابعاد مختلف طبيعي، تاريخي، فرهنگي و ميراث فرهنگي ميتوان اين استان را يكي از اولويتهاي سرمايهگذاري در گردشگري دانست.
در ٤ دهه گذشته ما براي توسعه گردشگري صرفا به جذب گردشگر خارجي توجه و تمركز كردهايم كه اين خود نيازمند جذب سرمايهگذاري براي توسعه زيرساختها است. بومگردي يا همان گردشگري روستايي كه موسوم به اكوتوريسم هم هست، شكلي جديد از صنعت گردشگري است كه در آن افراد به جاي حضور در هتلها و اماكن شلوغ و پرازدحام راهي روستاها و مناطق بكر ميشوند تا به دور از هياهوي زندگي روزمره، دمي و ساعتي، روزي يا هفتهاي را در آرامش سپري كنند كه راهاندازي اين اقامتگاهها زمينه و بستري ميشود براي معرفي فرهنگ، گويش، پوشش، غذاي محلي، موسيقي و فعاليتهاي مبتني بر آداب و رسوم مردم محلي و بدينترتيب شرايطي مناسب و دلنشين براي تجربه زندگي در محيطهاي طبيعي و سنتي براي گردشگران ايجاد ميشود، ضمن آنكه بومگردي و طبيعت گردي، اشتغال روستايي را با كمترين آسيب و صدمه تقويت ميكند و بر همين مبنا توانمندسازي و فرهنگسازي اقتصاد گردشگري در روستاها از اهداف عاليه آن است كه نياز به تغيير بينش و توانمندسازي جوامع محلي هم دارد.
شايد مقايسه درستي نباشد و در عين حال شايد يكي از علل آسيبديدن محيط زيست در سه استان شمالي كشور همين هجوم و سفرهاي مستمر به شمال باشد. ولي منظور ما در اين بحث تبديل كردستان به مقصدي مشابه شمال كشور است. ممكن است فاصله تهران تا شمال محدود به چند ساعت باشد، ولي كردستان نيز ميتواند به اين شيوه مقصد مردم و سفرهاي داخلي باشد، همين مقصدشدن در سفرهاي داخلي به بهبود زيرساختهايش كمك ميكند. شمال كه روز اول اين همه امكانات نداشت. شايد حتي با محدوديت نانوايي براي تامين نان مردم محلي و مسافران هم مواجه ميشدند.
هنوز ما اين سرمايهگذاري را براي جذب گردشگر داخلي انجام ندادهايم و خيلي از ايرانيها شاهد هيچ شناختي از مختصات ساير مناطق كه استعداد مقصد شدن را دارند، نداشته باشند و بيشتر ترجيح ميدهند به شمال كشور بروند كه شناخته شدهتر است؛ لذا هجوم گردشگر و مسافر را براي شمال كشور حتي با آن حجم ترافيكي كه ايجاد ميشود شاهديم و ظرفيتسازيهايي كه پاسخگوي نياز اين خيل عظيم جمعيت مشتاق باشد در ساير نقاط يا جنوب كشور به چشم نميخورد. بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه چرا اين اشتياق، انگيزه و استقبال را نسبت به كردستان و ساير مناطق نميبينيم كه جاي تامل دارد. به نظر من در زمينه شناساندن جاذبههاي فراوان اين مناطق كشورمان كمكاري شده و خيلي به اين نكته توجه نشده است كه ضمن آنكه گردشگر خارجي را جذب ميكنيم و به بسياري از زيرساختها و استانداردهاي مورد نظر آنها توجه ميكنيم به موازات آن بايد بتوانيم گردشگران داخلي را به سمت استانهايي چون كردستان هدايت كنيم كه اين حركت ممكن است خيلي از آن زيرساختها را نياز نداشته باشد.
در همين چندماه اخير كه مشكلاتي براي كولبران و معيشتشان پيش آمد به جلسهاي ميتوانيد اشاره كنيد يا به تاكيدي از سوي رييسجمهور براي حل مساله كردستان؟ اينكه آقاي روحاني روي موضوع خاصي دست گذاشته باشند و تاكيد كنند از اين طريق وضعيت كولبران را بهبود دهيد؟
كلي چرا. ولي مصداق و استان خاصي مطرح نشده است.
ميخواهم ببينم چقدر آقاي رييسجمهور نگران كردستان و مرزنشينان بهويژه كولبران بودهاند تا مشكل آنها را زودتر حلوفصل كنند؟
در بحث كولبري ما چندين جلسه داشتيم و يكسري راهكارها به طور مقطعي و موقت ارايه و مصوب شده كه بايد به اجرا دربيايد.
با حضور آقاي رييسجمهور؟
بله، در جلسه هيات دولت. ما در جلسات هيات دولت يك بخش خبر داريم. اخبار مطرح ميشود و به بحث گذاشته ميشود، خيلي وقتها از دل آن به يك مصوبه ميرسيم يا يك دستوري صادر ميشود. درمورد پديده كولبري و مطالباتي كه وجود دارد، وضعيتي كه كولبران دارند و اينكه چه بايد كرد يكي دو مورد مصوبه داشتيم. ولي اينكه به صورت خاص در مورد توسعه گردشگري و مشخصا بومگردي در كردستان به عنوان جايگزيني براي كولبري جلسهاي باشد، هنوز وارد اين موضوع نشدهايم .
ميخواهم بدانم مدل نگاه آقاي روحاني به حل اين مساله چطور است؟ مثلا آيا ايشان مسوولي را خطاب قرار دادهاند يا اعتقاد دارند كه ميتوان با بومگردي به جاي كولبري معيشت مرزنشينان را بهبود بخشيد؟ يا اينكه چطور ميخواهند مساله كولبران را حل كنند؟
براي رسيدن به پاسخ دقيق دقيقا بايد از شخص رييسجمهور اين سوال مطرح شود. اما تلويحا ميتوانم بگويم ايشان تاكيد دارندكه ما بايد به ريشه اين وضعيت كه معلول است بپردازيم و مبارزه و برخورد سلبي با آن را پاك كردن صورت مساله ميدانند كه مشكلي را حل نميكند. معتقدند انكار اين پديدهها كه تا به حال هم جواب نداده سرپوش گذاشتن روي آن است و بايد بياييم ببينيم چه علل و عواملي منجر به بروز اين وضعيت شده است؟ اين را هميشه تاكيد ميكنند كه يك راهحل اساسي و بلندمدت داشته باشيم. ممكن است راهكارهاي موقتي مطرح شود و به صورت مقطعي يك بار به صورت مسكن بتواند وضعيت را آرام كند، ولي آنچه مهم است اشتغال پايدار و برنامه ايجابي- حداقل در كوتاهمدت و ميانمدت- است و هميشه تاكيد ميكنند مصوباتي كه ساعتها روي آن كار ميشود به درستي اجرا شود، از جمله اشتغال روستايي و نگراني دارند از اين بابت كه مبادا اين مصوبات، اعتبارات و تسهيلاتي كه در نظر گرفته ميشود اثربخشي لازم را نداشته باشد و خروجي و نتيجهاي كه ميخواهيم را از آن نگيريم.
خود شما به واسطه مسووليتي كه در دولت قبل داشتيد با يكسري مسائل از جمله مسائل زنان مواجه بوديد. حقوقدان هم هستيد، بنابراين به موضوع حقوق شهروندي اشراف كامل داريد. به نظر شما چقدر نسخه گردشگري و جايگزيني بومگردي به جاي كولبري، ميتواند به تحقق حقوق شهروندي در استان كردستان كمك كند؟
اين يك بحث اصولي را ميطلبد. يك موضوعي در مباحث حقوق شهروندي و بهويژه حقوق بشر مطرح ميشود كه ما نميتوانيم و نبايد بين حقهاي مختلفي كه مبناي بشري دارند تفكيك قائل شويم يا سلسله مراتب قائل شويم. مثلا نميتوانيم دنبال اين باشيم كه اول حقوق مدني- سياسي محقق شود بعد سراغ حقوق فرهنگي- اقتصادي- اجتماعي برويم يا بعدا سراغ نسل سوم حقوق بشر، يعني حق بر صلح و محيط زيست كه به آن حقوق همبستگي ميگويند، برويم بنابراين نسلهاي مختلف حقوق بشر تفكيك ناپذير هستند. نميشود بين آنها سلسله مراتب قائل شد. حالا اينكه ما بياييم مطرح كنيم كه صرفا ما بر برنامههايي كه به حقوق اقتصادي مردم توجه كند متمركز شويم و آنها نقطه ثقل برنامههاي توسعهاي شوند، قطعا در اين حالت ما به آن توسعه همهجانبه و پايدار كه عرض كردم نميرسيم. اين يك بحث است كه حتما بايد در برنامهريزي به آن توجه شود و به صورت متوازن به همه ابعاد توسعه پرداخته شود. يك بحث ديگر آن است كه بايد هماهنگي لازم بين نهادهاي مختلف جامعه در سياستهايي كه اتخاذ ميكنند باشد؛ نهاد سياست يا قدرت، نهاد اقتصاد، نهاد دين، نهاد خانواده و انواع نهادهايي كه در كشورمان وجود دارد، اينها بايد با هم هماهنگ باشند و همديگر را خنثي نكنند. سياستي كه ما در حوزه اقتصاد اتخاذ ميكنيم، اين سياست در حوزه فرهنگ ممكن است يك نتيجه ديگري دهد. اين هماهنگي بايد بين سياستها، در حوزه دين، خانواده و مدرسه هم باشند. قطعا توسعه گردشگري در استانهاي مختلف، به ويژه استان كردستان با وضعيتي كه بر آن حاكم است، انتظارات و مطالبات بالايي كه در اين استان وجود دارد ميتواند تاثير خودش را بر ساير ابعاد توسعهاي در آن استان بگذارد. يكي از مطالبات جدي الان بحث اشتغال است كه به قول دكتر جهانگيري، معاون اول رييسجمهور ابرچالش كشور ما است. الان ميدانيم ريشه و علت بسياري از آسيبهاي ما به بحث اقتصاد و اشتغال برميگردد. طبق باوري كه داريم و آموزه ديني ما كه ميگويد فقر از يك در وارد شود ايمان از در ديگر خارج ميشود. اينها را ما داريم و از بزرگانمان ياد گرفتيم، لذا بايد در برنامهريزي و عمل هم به آن توجه كنيم، لذا اينگونه سرمايهگذاريها و توجهات قطعا در توسعه استان ميتواند بسيار موثر باشد و به مرور منجر به توسعه يافتگي همهجانبه و متعادل منطقهاي كشور شود. وقتي كه ما مقدمه و زمينه را به درستي فراهم كنيم زيرساختهاي لازم را چه سختافزاري و چه نرمافزاري با هم آنجا ميتوانيم داشته باشيم.
اگر ما بحث بومگردي را مبنا قرار دهيم نقش زنان در بومگردي خيلي پررنگ ميشود. «غذا» و «فرهنگ» و «لباس» در بومگردي به حضور زنان وابسته است. هرجا زنان وارد شدهاند هم امنيت بيشتري حاكم شده و هم سرعت بيشتري به توسعه دادهاند. اگر به تجربه سيستان و بلوچستان بنگريم هم ميبينيم ۱۰ سال قبل اين همه خبر مثبت از اين استان نبود، ولي با حضور موثر زنان اوضاع تغيير كرد. فكر ميكنيد جايگزين كردن بومگردي به بهبود شرايط زنان در مناطق مرزي هم كمك كند؟
اشاره درستي داشتيد. يك جمله هم از رييسجمهور در بحث انتخابات داريم كه گفتند هرجا زنان وارد شدند كار را تمام كردند. ما در همه حوزهها اين را ميبينيم؛ زنان از نظر كميت، جمعيت قابل توجهي هستند، به غير از سرمايه انساني يا نيروي كار يا نيروي انساني، من بيشتر روي سرمايه اجتماعي زنان تاكيد ميكنم كه اين سرمايه براي توسعه پايدار كشور يك الزام است. از نظر بحث كيفيت هم همينطور است. در حال حاضر تقريبا در همه استانها حتي روستاها با خيل عظيم دختران و زنان تحصيلكرده در سطح دكترا مواجه ميشويم كه به اميد دسترسي به فرصتهاي بهتر شغلي و اجتماعي ادامه تحصيل ميدهند و اميدوار هستند با فوقليسانس و دكترا به اين فرصتها دسترسي پيدا كنند و تنها گزينه پيشرويشان ادامه تحصيل است تا پتانسيل و ظرفيتي كه بالقوه است را به بالفعل تبديل كنند. من هميشه مطرح ميكنم در اين دهه زنان ما در اوج آمادگي براي خدمت به كشور هستند و فقط آن اراده ميماند و عزمي كه از اين ظرفيت بتواند بهره لازم را به عنوان يك بال توسعه ببرد، يك بال كه مردان هستندكه بالاخره با چشم خود ديديم در اين ٤ دهه با كشور و توسعه كشور چه كردند؟! در استان كردستان مثل بقيه استانها اين زمينه را ميبينيم، به ويژه در بحث بومگردي كه به درستي اشاره كرديد. در مجموع اگر بخواهيم به اين ظرفيت توجه كنيم در بحث صنايع دستي كه ظرفيت قابل توجهي دارد كه بيشترين نقش را در جامعه ما در اين حوزه زنان دارند. سه بخش ميراث فرهنگي را اگر با هم در نظر بگيريم به نظر ميرسد زنان ميتوانند تحولي را در اقتصاد و معيشت خانواده و استان ايجاد كنند كه نهايتا توسعه استان را نتيجه خواهد داد، كما اينكه در خيلي از استانها ميبينيم تجارب موفقي وجود دارد. يكي از اقدامات اين ميتواند باشد كه ما اين تجارب موفق را شناسايي كنيم و در اختيار كساني قرار دهيم كه تازه ميخواهند كارشان را شروع كنند، يعني راههاي رفته را دوباره طي نكنند چون ما زمان نداريم دوباره تكرار كنيم و ميتوانيم از اين تجارب موفق استفاده كنيم و از ميانبُرها در زمان كمتري به اهداف خودمان دسترسي پيدا كنيم. بايد ببينيم در اين موضوع با مشاركت كدام دستگاهها، يك شبكهاي از همكاريها را شكل دهيم و كافي و منطقي نيست مسووليت را برعهده يك دستگاه يا نهاد خاصي قرار دهيم و بايد از مجموعه ظرفيتها استفاده كنيم، اين ظرفيتها شناسايي شده است ما بايد اينها را مديريت كنيم و بتوانيم سريع وارد عمل شويم. شناسايي وضعيت كنيم، افكار عمومي را حساس كنيم، ديگر چرايي، چيستي و… دورهاش را طي كرده است و از اينها عبور كردهايم و الان در مرحله چگونگي هستيم بايد برويم ببينيم به چه نحوي بر اين برنامهها متمركز شويم و تقسيم كاري صورت گيرد، اما اينكه كجا و چه دستگاهي بايد اين كار را انجام دهد، هر كدام از ما چه مسووليتي داريم و چه سهمي را بايد داشته باشيم؟ نيازمند برنامهريزي و سياستگذاري لازم است.
به نظر نميرسد سازمان ميراثفرهنگي، صنايع دستي و گردشگري اينقدر درگير حل معضلات معيشتي كردستان از طريق توسعه گردشگري و بومگردي باشد. اصلا هيچ تكاپويي در آن نديدهايم؟
اخيرا خانم محمودزاده، معاون آقاي مونسان در بخش صنايع دستي شد، ايشان در اين موضوع سابقه، تجربه و تخصص دارند، ميشود روي همكاري و مشاركت ايشان در اين بخش حساب باز كرد.
اخيرا بزرگان كشور از مردم خواستند سفرهاي غيرضروري خود به خارج از ايران را محدود كنند. اين يك فرصت است براي توسعه گردشگري داخلي. وقتي ما تجربه سفر به استانهاي شمالي را داريم كافياست به درستي سفرهاي مردم را به سمت كردستان هدايت كنيم. آن وقت رفتهرفته زيرساختها و امكانات آنجا نيز بهبود پيدا ميكنند. شايد در اين مقطع كافي باشد بزرگاني چون رييسجمهور از مردم بخواهند كه براي كمك به بهبود شرايط معيشتي كولبران هم كه شده به كردستان و مناطقي چون سردشت سفر كنند.
اين انتظار كه رييسجمهور صراحتا بگويد، نميدانم چقدر انتظار واقعبينانهاي است. اما در عمل بايد يكسري زيرساختهايي فراهم شود. به قول شما نميگوييم هتل پنج ستاره بزنيد، كشتي كروز بياوريد و نظاير آن، از اين انتظارات نداريم. اما چون من خيلي زميني سفر ميكنم با معضلاتي در مسير مواجه ميشويم. ما واقعا هنوز در تامين حداقل بديهيات و زيرساختها ماندهايم. سرويسهاي بهداشتي بين راهي را ميبينيم طوري است كه خيليها اصلا ترجيح ميدهند از آن استفادهاي نكنند. اينها را بارها گزارش دادم. هر جا گذرم ميافتد وضعيت را اعلام كردهام. ولي عمدتا اين زيرساختها و امكانات در اختيار بخش خصوصي است. در عين حال بايد ببينيم فرهنگ مردم در اين عرصه چقدر با اين پيشنهاد همراه و همكاري ميكند تا اين وضعيت درست شود. متاسفانه ضعف داريم و فرهنگي مشاركتي را در اين موضوع نميبينيم. اين خودش شايد عامل عدم توسعه باشد يا معلول آن. به نظر ميرسد يكي ديگر از مسائلي كه كردستان به عنوان مقصد معرفي نشده، بعد مسافت آن در مقايسه با شمال نسبت به مركز است. هر چند مردم ممكن است ساعتها در مسير شمال در ترافيك بمانند، اما ترجيح ميدهند كه آنجا را انتخاب كنند تا اينكه ٣-٢ ساعت ديرتر به مقصدي در سنندج، مريوان يا سردشت در استان آذربايجان غربي يا استانهاي جنوبي برسند. اين موضوع كار دارد و زمانبر است، يعني بايد يك تبليغات و فرهنگسازي گستردهاي براي اين موضوعات داشته باشيم.
شما به عنوان دستيار ويژه حقوق شهروندي رييسجمهور اين بحث را چگونه ميبينيد؟ آيا بومگردي پتانسيل و توان كافي براي آن را دارد كه بتوانيد در جلسههاي هيات دولت مطرحش كنيد و براي تحقق حقوق شهروندان مرزنشين كشورمان از اين طريق بخواهيد اقدامي كنيد؟
بعد از بررسيهاي كارشناسي حتما اين كار را ميكنم. در عين حال خارج از جلسات هيات دولت در مجموعه همكاريهايي كه داريم بايد فكر كنيم كه به چه نحو اين موضوع را به جريان بيندازيم. چون من از مدتها پيش درگير بحث سردشت بوده و هستم و از ابتداي دولت يازدهم قدمهايي را برداشتيم، اما هنوز هم متاسفانه آن نتايج مطلوب را در آنجا نميبينيم. آنجا طبيعت خيلي بكري دارد، من سالها آنجا زندگي كردم و از نزديك شناخت دارم كه داراي جاذبههاي طبيعي- گردشگري فوقالعاده است كه كمتر در استانهاي ديگر مشابه آن را ميبينيم. براي نمونه در مسيري از مهاباد به سردشت كوهها پر از تاكهاي انگورهاي وحشي است. اين مسير بسيار زيبا و ديدني است. مثل فصل آفتابگردانها در ماه ارديبهشت در مسير تبريز- خوي و خوي- اروميه كه مزارع آن فوقالعاده و رويايي است. اين مناطق زيباييهاي خاص خود را دارند و بكر و دست نخوردهاند و بسيار ميتوانند براي گردشگر داخلي و خارجي جذاب باشند. قطعا شناسايي جاذبههاي گردشگري چنين مناطقي صورت گرفته و مطمئن هستيم در استانها كارهايي كردهاند، فقط بايد ببينيم خود سازمان ميراثفرهنگي، صنايع دستي و گردشگري چه برنامههايي خاص توسعه گردشگري در استانها دارد و چه تسهيلاتي را در اختيار بخش خصوصي و سرمايهگذاران در اين حوزه قرار ميدهد. براي مثال آن زمان كه معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري بودم با سازمان ميراث فرهنگي يك تفاهمنامهاي را امضا كرديم كه هنوز اجرا نشده است، يك برنامه ملي را ميخواستيم داشته باشيم براي بازاريابي، بازاررساني و بازارداري محصولات زنان.
اگر از بعد حقوق شهروندي ببينيم نيز مجموعه اين اتفاقاتي كه در كشور ميافتد، يك فضاي جداگانه و انتزاعي نيست، اگر اين برنامهها و برنامه ششم توسعه به درستي به اجرا دربيايد، ساير پيگيريها و برنامههاي ذيل ستاد فرماندهي اقتصاد مقاومتي يكي يكي در استانها به سرانجام برسد، ميتوانيم به بهبود شرايط اميدوار باشيم. همينطور اخيرا مطلع شدم پيشنويس سند راهبردي توسعه گردشگري هم آماده شده است. مصوبات سفرهاي استاني كه رييسجمهور داشتند، از جمله سفري كه به استان كردستان داشتند بايد ببينيم چه مقدار پيشرفت داشته است. در مجموع با طراحي يك مدل مناسب جايگزين كولبري، به ويژه با اتكا به ظرفيت زنان به بهبود وضعيت و توسعه اقتصادي و معيشتي استان ميتوان اميدوار بود.
نویسنده:سينا قنبرپور
نظر شما چیست ؟